نام کتاب : فراز و نشیبهای دوران رسالت و مقایسه آن با انقلاب اسلامی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 147
واكنش سران كشورها در برابر سفيران پيامبر (ص)
زمامدارانى
كه رسول خدا (ص) به آنان نامه نوشت، واكنشهاى متفاوتى نشان دادند.
برخى از
آنان به فرستاده پيامبر توهين كردند و به نامه آن حضرت پاسخ ندادند. عدهاى ديگر
رعايت ادب و تواضع كرده، به نامه آن حضرت پاسخ دادند و هدايايى نيز براى ايشان
فرستادند اينك به بررسى پاسخ برخى از زمامداران مىپردازيم.
خسرو پرويز
وسعت
امپراتورى و قدرت نظامى ايران، خسروپرويز را مغرور و گردنكش ساخته بود او خود را
بسيار بزرگتر از آن مىپنداشت كه از كسى فرمان ببرد يا پندى بشنود. از اين رو،
وقتى فرستاده پيامبر (ص) به دربار ايران رسيد مورد خشم و بىاعتنايى او واقع شد؛
بويژه كه آن فرستاده بدون رعايت تشريفات نامه را به شخص خسرو داد. خسرو نامه را به
يك نفر داد تا آن را بخواند وقتى شنيد كه پيامبر (ص) نام خويش را پيش از نام وى
آورده، برآشفت و پيش از آنكه بداند مضمون نامه چيست، آن راپاره كرد و گفت، به من
اين گونه نامه مىنويسند؟! آن گاه دستور داد تا فرستاده پيامبر را از دربار بيرون
برانند.
وقتى
رسول خدا (ص) از اين واقعه آگاه شد فرمود: كسرى (بااين كار) سرزمين خويش را پاره
كرد. «1»
آن گاه
كسرى به فرماندارش در يمن نوشت كه رسول خدا (ص) را دستگير كند و نزد او بفرستد.
فرماندار يمن نيز دو تن رابه مدينه فرستاد تا دستور خسرو را اجرا كنند. وقتى آن دو
نفر به مدينه رسيدند، نزد پيامبر آمدند و آنكه سرآمدتر بود گفت: من مأموريت
يافتهام كه تو را با خودم ببرم اگر همراهم بيايى به شاه شاهان چيزى به نفع تو
خواهم نوشت؛ وگرنه بدان كه سرپيچى تو نابودى تو و مردم تو را به دنبال خواهد داشت.
«2»
پيامبر
خدا (ص) در آغاز، آن دو را به اسلام دعوت كرد سپس فرمود: برويد و فردا
--------------
(1) -
مكاتيب الرسول، ص 92
(2) - مكاتيب الرسول، ص 94
نام کتاب : فراز و نشیبهای دوران رسالت و مقایسه آن با انقلاب اسلامی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 147