نام کتاب : فراز و نشیبهای دوران رسالت و مقایسه آن با انقلاب اسلامی نویسنده : رفیعی، علی جلد : 1 صفحه : 164
آن را به
زيور اخلاق اسلامى بيارايد. همچنين آن حضرت موفق شد، قوانين شريعت اسلام را بر
جنبههاى گوناگون زندگى فردى- اجتماعى مردم حاكم كند. اما اين قانونها بيشتر كلى
بود و شرح جزئيات آن به زمانى طولانى و مفسرانى آگاه به علوم اسلامى و عارى از خطا
نياز داشت.
امير
مؤمنان على (ع) اين حقيقت را طى گفتارى با مخالفانش ياد آور شده است. وقتى آن حضرت
را براى گرفتن بيعت به مسجد بردند، زبان به سخن گشود و فرمود:
من در
زمان حيات و مرگ رسول خدا (ص) به او سزاوارترم. وصى و وزير او هستم.
حافظ
اسرار و خزينه علوم او مىباشم. صديق اكبر و فاروق اعظم هستم، نخستين كسى هستم كه
به رسول خدا (ص) ايمان آورد و تصديقش كرد. در راه جهاد بابت پرستان از همه شما
بهتر از عهده امتحان برآمدم. به كتاب و سنت از همه آگاهترم. در دين خدا فقيه ترم
و از پايان امور با خبرتر هستم، در سخن گفتن از همه فصيحتر و در كارها دلدار ترم.
پس چرا
در امر حكومت با من نزاع مىكنيد؟ «1»
ترديدى
نيست كه پيامبراكرم (ص) به ويژگيهايى كه اميرمؤمنان على (ع) برشمرده، براى جانشين
پس از خود توجه داشته است. اين امر يك موضوع جزئى و ساده نبود تا حل آن به آيندگان
واگذار شود؛ بلكه يك مسأله اساسى و سرنوشت ساز بود و بيقين حضرتش آن را از نظر دور
نداشته است.
حكومتى
كه به دست رسول گرامى اسلام (ص) پىريزى شد، مدل واقعى حكومت اسلامى بود. اين
حكومت عهدهدار برقرارى نظم، امنيت و عدالت براساس قوانين اسلام بود، در حالى كه
خطر بازگشت به گذشته، پس از وفات رسول خدا (ص) آن را تهديد مىكرد. اين حقيقت كه
ممكن بود با در گذشت رسول خدا (ص) مردم به گذشته خود باز گردند، در قرآن كريم نيز
يادآورى شده است: