responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فراز و نشیبهای دوران رسالت و مقایسه آن با انقلاب اسلامی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 81

خدا (ص) بود آمد، ولى با بى‌اعتنايى او روبرو شد. سپس نزد رسول خدا (ص) رفته، در مورد تمديد عهدنامه حديبيّه با آن حضرت سخن گفت، ليكن پاسخى نشنيد. آن‌گاه به برخى از اصحاب متوسل شد، امّا سودى نبخشيد. خدمت حضرت فاطمه زهرا (س) رسيد و از آن بانو خواست تا فرزندان خويش يعنى امام حسن (ع) و امام حسين (ع) را نزد پيامبر (ص) واسطه قرار دهد. آن بانوى بزرگ پاسخ داد كه هنوز فرزندانش به آن سن نرسيده‌اند كه بتوانند از اين كارها انجام دهند «1».

ابوسفيان ديگر بار به حضرت على (ع) روى آورد و از وى راه چاره طلب كرد.

حضرت على (ع) فرمود كه راه چاره‌اى به نظرش نمى‌رسد و او خودش مى‌تواند يكطرفه قرار داد صلح را اعلام كند و به مكّه بازگرداند. ابوسفيان پرسيد: آيا اين كار فايده‌اى خواهد داشت؟ آن حضرت پاسخ داد: نه به خدا سوگند گمان ندارم فايده‌اى بدهد، اما جز اين چاره‌اى ندارى. ابوسفيان با نوميدى به مسجد رفت و گفت: اى مردم! من قرارداد صلح و متاركه را تمديد كردم. آن گاه بر شتر خود سوار شد و راه مكه را در پيش گرفت؛ بدون آنكه نتيجه‌اى گرفته باشد.

رسول خدا (ص) كه عزمش براى فتح مكّه جزم بود، بدون اينكه مقصد حركت را آشكار سازد بسيج عمومى اعلام كرد؛ مبادا قريش آگاهى يافته، آماده مقابله شوند. با اين وجود يكى از جاسوسان از قضيّه باخبر شد و پيكى فرستاد تا خبر حركت سپاه اسلام را به مكّه برساند، اما آن پيك به دستور پيامبر (ص) در ميان راه دستگير شد «2».

سپاه ده‌هزار نفرى‌اسلام به سوى مكه حركت‌كرد. نقشه‌حركت چنان كه رسول خدا (ص) طرح كرده بود، پيش رفت و كافران مكه زمانى از وجود سپاه خبردار شدند كه مسلمانان در نزديكى مكه اردوى موقت زده، به فرمان پيامبر (ص) آتشهاى فراوانى افروخته بودند «3».

ابوسفيان عرصه را تنگ ديد. وى كه هيچ مجالى براى مقابله نيافت، تنها راه چاره را در آن ديد كه به نزد رسول خدا (ص) آمده، براى اهالى مكه امان بگيرد. از اين سو،

-------------

(1) - براى اطلاع بيشتر ر. ك. مغازى واقدى، ج 2، ص 605-650

(2) - همان

(3) - همان

نام کتاب : فراز و نشیبهای دوران رسالت و مقایسه آن با انقلاب اسلامی نویسنده : رفیعی، علی    جلد : 1  صفحه : 81
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست