نام کتاب : مروری بر زندگانی فرماندهان اسلام نویسنده : شیخیان، علی جلد : 1 صفحه : 35
شهادت
حضرت
حمزه سيدالشهداء، پس از عمرى جهاد در راه خدا و يارى رسول اكرم (ص) در جنگ احد به
دست «وحشى» غلام «جبير بن مطعم» به ملكوت اعلى پيوست.
مشركان
كه كينه او را در دل پرورانده بودند، با جنازه آن بزرگوار، بطور وحشيانه رفتار
كردند، جگرش را درآورده و هنده (مادر معاويه و همسر ابوسفيان) آن را زير دندانهايش
فشرد و لقب آكلة الاكباد يعنى جگرخوار گرفت. [1]
حمزه
نخستين شهيدى بود كه پيامبر (ص) بر وى نماز گزارد؛ آن حضرت هفتاد بار بر بدن حمزه
نماز خواند، چرا كه هرگاه شهيدى را براى نماز مىآوردند، در كنار بدن وى قرار
مىدادند و چون تعداد شهدا هفتاد نفر بود، هفتاد بار بر بدن حمزه نماز خوانده شد. [2]
سپس فرمان خاكسپارى عموى والامقام خود و ديگر شهيدان احد را صادر كرد و خود، پيكر
مثله شده حمزه را در ميان قبر نهاد. [3]
در سوگ حمزه
رسول
خدا (ص) پس از شهادت حمزه، توجّه همگان را به ضرورت عزادارى در سوگ حمزه جلب كرد.
پيامبر (ص) چون از مقابل خانههاى انصار گذشت و گريه زنان انصار را در سوگ
شهيدانشان شنيد، قطرات اشكش جارى شد و فرمود: حمزه امروز گريه كننده ندارد. با
شنيدن اين سخن، زنان انصار در خانه حضرت فاطمه (س) گرد آمدند و در گريه و زارى بر
حمزه او را يارى كردند. [4] بدين ترتيب، حضرت فاطمه (س) دختر پيامبر (ص) صاحب عزاى
حمزه بود.
حضرت
زهرا (س) پس از رحلت پدر بزرگوارشان، بعضى از روزها در كنار مزار حمزهحضور
مىيافت و او را زيارت كرده و بر مزارش مىگريست. [5]
[1] . مغازى، ج 1، ص 285؛
اعيان الشيعه، ج 6، ص 245؛ تاريخ طبرى، ج 2، ص 516.
[2] .
مغازى، ج 1، ص 309؛ مستدرك حاكم، ج 3، ص 198؛ سيره ابن هشام، ج 3، ص 97.
[3] .
طبقات، ج 3، ص 166؛ سير اعلام النبلاء، ج 1، ص 130.