نام کتاب : مقایسه دو دوره جاهلیت و اسلام و علل گسترش نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 140
تأثير بر سران قريش
بارها اتفاق مىافتاد كه صاحبان نفوذ، بزرگان و
سخنوران قريش براى بازداشتن پيامبر (ص) از دعوت به توحيد نزد آن حضرت مىرفتند،
اما با شنيدن آيههاى قرآن شكست خورده باز مىگشتند.
روزى عتبةبن ربيعه، يكى از سران قريش، پس از مشورت
با چند تن از قريشيان نزد پيامبر (ص)، در مسجد الحرام آمد تا با آن حضرت سخن بگويد
و ايشان را نصيحت كند. او در كنار رسول خدا (ص) نشست و با پيشنهاد مال و رياست از
حضرتش خواست كه دست از بدگويى بتها بردارد. [1]
رسول خدا (ص) سخنان عتبه را گوش داد و قتى گفتارش
به پايان رسيد به او گفت: اكنون تو سخنان مرا بشنو. آن گاه چند آيه از قرآن كريم
براى او تلاوت كرد. سپس به او فرمود: اكنون كه پاسخ خود را شنيدى هر جا كه خواهى
برو. [2]
عتبه كه بشدّت تحت تأثير قرار گرفته بود، نزد
دوستانش باز گشت و گفت: به خدا قسم گفتارى شنيدم كه هرگز مانند آن را نشنيده بودم،
نه شعر است، نه سحر است و نه كهانت. آن گاه به آنان پيشنهاد كرد كه دست از مخالفت
با پيامبر (ص) بردارند و خوشبختى آيندهشان راتأمين كنند. [3]
مبهوت شدن وليد
«وليد» يكى از قاضيان عرب ومردى ثروتمند و با نفوذ
بود. گروهى از قريش نزد وى آمدند و درباره قرآن سؤال كردند كه چگونه كتابى است؟
آيا آنچه محمد (ص) مىگويد سحر است يا چيزى مثل كارهاى كاهنان است يا خطبه است. او
از مردم مهلت