نام کتاب : مقایسه دو دوره جاهلیت و اسلام و علل گسترش نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 161
بدون هيچ مخالفت و درگيرى اسلام آوردند. در سالهاى
نهم و دهم هجرى گروههايى از يمن به مدينه آمدند و اسلام خود را اعلام داشتند. [1]
بد ون ترديد، اگر هر يك از قدرتهاى بزرگ بر يمن
سلطه مىيافتند و او ضاع سياسى آنجا سروسامان مىداشت، معلوم نبود كه مردم بتوانند
به اين آسانى اسلام را پذيرا شوند، چنان كه در شمال شبه جزيره عربستان اين امر
اتفاق افتاد. فردى كه در ناحيهاى به نام «معان»، از جانب دولت روم حكومت داشت،
فرستادهاى با هدايايى نزد پيامبر (ص) فرستاد واعلام گرويدن به اسلام كرد. هِرَقْل
پادشاه روم بر او خشم گرفت و دستور داد تا او را به زندان بيفكنند. او در زندان
بود تا مرگش فرا رسيد. [2]
از مجموع اين گفتار نتيجه مىگيريم كه وسعت
جغرافيايى عربستان و پراكندگى جمعيت آن خلاء سياسى ايجاد كرده بود. اين امربهترين
زمينه را براى نشو و نما و گسترش اسلام فراهم آورد تا زمان ظهور اسلام هيچ عامل
مشتركى وجود نداشت كه بتواند عرب را متحد كند. با اين زمينه، اسلام، توانست
مخالفانش را به تسليم وادار كند و حكومت بدون معارض شبه جزيره عربستان گردد.
دولتهاى بزرگ در طول دوره تشكيل دولت اسلامى واكنشى
از خود نشان ندادند.
اين پيامبر بزرگوار اسلام بود كه با فرستادن
نامهها آنان را از آمدن دينى نو و تشكيل حكومتى جديد خبرداد. بدين ترتيب، دعوت
اسلامى آغاز شد و زمينه گسترش آن در ساير نقاط جهان فراهم آمد.
[1] تاريخ اسلام ،فياض ،ص 120ـ123 وتاريخ پيامبراسلام ،ص 636ـ641.