برخى از آن مؤمنان، بزرگ مردانى هستند كه به عهد و
پيمان با خدايشان وفا كردند، پس برخى از آنها ايستادگى نمودند تا (در راه خدا شهيد
شدند) و برخى (به انتظار شهادت) مقاومت كرده، هيچ عهد خدا راتغيير ندادند.
از مدافعان وفادار رسول خدا (ص) در دوره سخت مكّه
حضرت ابوطالب بود.
زمانى كه مشركان مكّه قصدجان آن حضرت كردند وى در
برابر شان سينه سپر كرد.
وقتى مشركان عزم پيامبر (ص) را مبنى بر ادامه دعوتش
ديدند. اقدام به آزار و اذيت او و پيروانش كردند، اما پيامبر (ص) در پناه ابوطالب
مصون بود. كافران به تطميع ابوطالب پرداختند تا شايد ارادهاش را سست كنند، ولى
تلاش آنها كارگر نيفتاد. شدت عمل مخالفان افزايش يافت و دست به تحريم اجتماعى-
اقتصادى خاندان پيامبر (ص) زدند.
ابوطالب باز هم هراسى به خود راه نداد سه سال در
درّهاى بيرون از مكّه استقامت كرد، درحالى كه با فشار گرسنگى دست پنجه نرم
مىكرد. هنگام وفات خود خويشانش رافرا خواند و از آنان خواست تا از پيامبر (ص)
حمايت كنند واو را در مقابل دشمنان تنها نگذارند. او بارها به فرزند برومندش حضرت
على (ع) توصيه كرد كه همراه پيامبر (ص) باشد و او را يارى دهد. براستى اگر ابوطالب
نبود، مشركان درهمان روزهاى اوّل بعثت، پيامبر (ص) را از پاى درآورده، به حيات
اسلام خاتمه مىدادند.
حامى باوفاى ديگر اسلام حضرت خديجه (س) بود. او كه
زنى ثروتمند بود، تمام اموال خويش را در راه اسلام مصرف كرد. او اوّلين زنى بود كه
اسلام آورد و غمخوار روزهاى دشوار پيامبر (ص) بود.
وجود اين دو بزرگوار، براى رسول خدا (ص) چنان عزيز
بود كه هنگام مرگشان سخت غمناك شد واظهار داشت: از هر اذيتى كه قريش به من رسانيد
پروا نكردم تا آنكه ابوطالب و خديجه وفات يافتند. [2]