نام کتاب : مقایسه دو دوره جاهلیت و اسلام و علل گسترش نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 64
قبيله داراى قوانين ويژهاى بود كه روابط فردى و
اجتماعى مردم بر پايه آنها تنظيم مىشد. اين قوانين براى مردم بسيار محترم بود و
حكم قانون اساسى امروز را داشت.
اسلام نه تنها تعصبات و مفاخر قبيلهاى را مردود
دانست، بلكه اساس نظام سياسى اجتماعى بر پايه قبايل را بر هم زد و كلّيه روابط
اجتماعى را بر اساس برادرى اسلامى برقرار كرد و روابط قبيلهاى را صرفاً بر اساس
نسبت خويشاوندى پذيرفت ملاك برترى در اسلام تقوا است، نه انتساب به قبيله، هر چند
نجيب و شريف باشد.
دستهبندى مردم به صورت قبيلهها و طايفههاى مختلف
هر چند يك امر تكوينى و در مرحلهاى از ضرورتهاى اجتماعى است، امّا ارزش آفرين
نيست و مايه برترى كسى نمىشود.
اى مردم! ما همه شما را از مردى و زنى آفريديم و
شما را ملتها و قبيلهها قرار داديم تا يكديگر را بشناسيد. گرامىترين شما نزد
خداوند باتقواترين شما است.
تعصب عربى
عرب دوران جاهلى به تعصّب عربى پايبند بود و براى
نسب و زبان خود اهميت زيادى مىداد، تا آنجا كه نسبشناسى در ميان آنان به عنوان
يك علم مطرح بود. آنان غير عرب را عجم مىخواندند و مقصودشان اين بود كه آنها
نمىتوانند مثل عربها فصيح و رسا صحبت كنند و به آسانى شعر بگويند.
فخر فروشى ميان افراد مختلف عرب رايج بود و هر
قبيلهاى خود را برتر از ديگران مىدانست و فضيلتهاى خود را به رخ ديگران مىكشيد.
ممكن بود كه تيرههاى