نام کتاب : مقایسه دو دوره جاهلیت و اسلام و علل گسترش نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 74
1- اگر اسلام دستور لغو يك باره بردگى را مىداد،
بردگان زيادى درجامعه بودند كه چون امكان زندگى مستقل براى آنها نبود، به صورت يك
قشر بيكار و سرگردان درجامعه ظاهر مىشدند.
2- يكى از راههاى گرفتن برده، جنگ بود، به اين
ترتيب كه اسيران به عنوان غنايم جنگى ميان جنگجويان تقسيم مىشدند. جنگ و اسير
گرفتن يكى از امور اجتناب ناپذير جامعه بشرى است. و در روزگار گذشته مناسب ترين
راه نگهدارى اسيران تقسيم آنان ميان جنگجويان بود، در حالى كه نگهدارى آنان به
صورتهايى كه امروز معمول است، جامعه را دچار مشكل مىساخت.
خرافات
خرافه واعتقاد به وجود موجودات موهوم و غيرواقعى
واعمالى كه ناشى از جهل به علل حوادث و وقايع بود. و نيز اعتقاد به تأثير داشتن
برخى از حركات طبيعى و يا اشياء بر زندگى انسانها درميان عرب دوره جاهليّت بسيار
رايج بود كه براى نمونهبه چند تاى آنها اشاره مىكنيم.
از جمله خرافههاى عربها اعتقاد به شومى عطسه بود،
از اين رو وقتى كسى عطسه مىكرد همه دست از كار مىكشيدند و با شنيدن عطسه
مىگفتند: بِكلابى، يعنى شومى عطسه به سگانم بيفتد. اگر دوستى عطسه مىكرد
مىگفتند: طول عمر وجوانى باد، درحالى كه اگرآن را از دشمن مىشنيدند مىگفتند: به
درد كبد و سياه سرفه مبتلا شوى. [1]
اسلام نه تنها عطسه را شوم نمىداند، بلكه آن را
نعمت خداوند و مايه سلامتى مىداند.