قرض
الحسنه از اعمال بسيار خوب است و بهتر از [انفاق و] همين طور پول دادن است، شايد
يكى از نكتههايش اين باشد كه قرض الحسنه فعاليت به دنبال دارد و پول دادن مجّانى
شايد گدا درست كردن باشد، كسى كه قرض مىكند، به فعاليت مىافتد تا در وقت خودش
بتواند قرضش را ادا كند و با مازادى كه پيدا كرده به كار خود ادامه دهد، ولى آن كس
كه كنار كوچه نشسته و از مردم چيز مىخواهد، هيچ وقت در فكر اين نيست كه كارى
بكند؛ براى اين كه ديگر كسى نمىتواند از او مطالبه كند.
مبادا
آن بيچارهاى كه آمده قرض بگيرد با تلخى با او روبرو شويد، اين خيلى اهميت دارد.
ممكن است يك نفر قرض الحسنه بدهد، امّا با ترشرويى قلب قرض گيرنده را آزرده كند و
اين قلب محل تجلّى خداست. [1]
توجه
به اين نكته مهم است كه اسلام، مسلمانان را از اين كه در حال بى نيازى، تن به قرض
دهند تا وسعت بيشترى در زندگى پيدا كنند، بر حذر داشته و آن را مكروه مىشمارد،
چنانچه در روايتى پيامبر اكرم 6 فرمود: