كراهت
شدت مىگيرد، البته گاهى گرفتن قرض واجب مىشود، مثل آن جا كه امر واجبى بسته به
گرفتن آن باشد، مانند حفظ جان، آبرو و مانند آن و بنابر احتياط واجب، كسى كه قادر
به پرداخت قرض نيست و اميد به توانايى ندارد، قرض نگيرد، مگر به هنگام ضرورت و
تنگنا و يا اين كه قرض دهنده از حال وى مطلع باشد. (1)
شرايط صحت قرض
الف-
بلوغ، عقل، قصد، اختيار و ساير شرايط عمومى متعاقدين.
ب- به
احتياط واجب مال، عين باشد.
ج-
قابل تملّك باشد نه مثل خمر و خنزير.
د-
قرض بر مال معيّن واقع شود نه مبهم.
ه-
مقدار مال هم معلوم باشد.
و-
تحويل دادن و تحويل گرفتن. (2)
احكام قرض
1-
قرض دادن دَيْن، منفعت و آنچه كه تملّك آن صحيح نيست مانند شراب و خوك، صحيح
نمىباشد. (3)
2-
قرض دادن چيز مبهم صحيح نيست، مانند «يكى از اين دوتا» و بايد مقدارش با پيمانه يا
وزن يا شماره معلوم باشد.