را
ترك مىكند. از راههاى شناخت عدالت مىتوان به «شهادت دو نفر عادل»، «معاشرت مفيد
علم يا اطمينان»، «مشهور بودن به عدالت- در صورتى كه اين شهرت، علم آور باشد»،
«حسن ظاهر، مواظبت بر احكام شرعى، حضور در جماعتهاى مسلمانان و ...» اشاره نمود.
(1)
در چه مسائلى بايد تقليد كرد؟
عقيده
مسلمان به اصول دين بايد از روى دليل باشد؛ ولى در احكام غيرضرورى دين بايد يا خود
مجتهد باشد كه بتواند احكام را از روى دليل به دست آورد، يا از مجتهد تقليد كند و
يا به احتياط عمل كند. (م چ 1)
به
عبارتى سادهتر، عقيده مسلمان به اصول پنجگانه دين- توحيد، نبوّت، معاد، عدل و
امامت- بايد از روى دليل و برهان باشد و بدون دليل نمىتواند گفته كسى را در اين
زمينه قبول كند، بنابراين، اگر كسانى در اثبات اصول اعتقادى مطالبى را طرح كنند و
دليل و برهان اقامه نمايند و انسان بدان وسيله به اصول دين علم و يقين پيدا كند،
كافى است، همين طور اگر به عالمان دينى اطمينان داشته باشد و سخن آنان را در مورد
اصول دين بپذيرد، تبعيت و پيروى صحيح است. در اين باره به استفتاى زير توجه كنيد.
سؤال-
آيا واجب است كه اعتقاد انسان به اصول دين، از روى تحقيق باشد يا اينكه تقليد از
اهل فن كفايت مىكند؟
جواب-
در اصول اعتقاديه، ميزان علم و يقين است و اگر از قول
---------------
(1)
- تحرير الوسيله، امام خمينى (ره)، ج 1، ص 9-10، مسأله
28