از
مجتهدى بايد تقليد كرد كه مرد، بالغ، عاقل، شيعه دوازده امامى، حلال زاده، زنده و
عادل باشد و نيز بنابراحتياط واجب، حريص به دنيا نباشد و از مجتهدين ديگر اعلم
باشد؛ يعنى در فهميدن حكم خدا از تمام مجتهدين زمان خود استادتر باشد. (مسأله 2)
از
ميان شرايط ياد شده به توضيح دو شرط زير بسنده مىكنيم:
1-
زنده بودن: با توجه به اينكه «زنده بودن» يكى از شرايط مرجع تقليد است، «تقليد
ابتدايى» از مجتهدى كه از دنيا رفته جايز نيست؛ يعنى كسى كه تازه به سن بلوغ رسيده
و يا تاكنون تقليد نمىكرده، بايد از مجتهد زنده تقليد كند. امّا «تقليد
استدامهاى» (يعنى تقليد از مجتهدى كه در قيد حيات نيست) مانعى ندارد و آن زمانى
است كه مقلّد از مرجعى تقليد كند و او از دنيا برود، در اين صورت- با اجازه مرجع
تقليد زنده- مىتواند بر همان تقليد سابق خود باقى بماند. (1)
اگر
مجتهدى كه انسان از او تقليد مىكرد از دنيا برود، سپس از مجتهد ديگرى تقليد كند و
او نيز از دنيا برود، آنگاه در مسأله بقا بر ميّت، از مجتهد سوّمى تقليد كند كه
بقا را واجب يا جايز مىداند، اين جا دو صورت دارد: در صورتى كه بقا را «واجب»
بداند اظهر اين است كه بر تقليد از اولى باقى بماند و اگر بقا بر ميّت را «جايز»
بداند، مقلِّد مختار است كه بر تقليد دومى باقى بماند و يا به مجتهد زنده رجوع
كند. (2)
2-
عادل بودن: عدالت، ملكه راسخى است كه همواره شخص را به تقوا وامىدارد و عادل كسى
است كه واجبات را انجام داده و كارهاى حرام
-------------------
(1)
- تحرير الوسيله، امام خمينى (ره)، ج 1، ص 7، مسأله 13