3- سواحل درياها و رودخانهها، بلكه هر زمين
بىصاحبى.
4- جنگلها، نيزارها و قلل كوهها.
5- اموال پادشاهان.
6- غنايم برجسته و ارزشمند.
7- غنايم جنگى كه بدون اجازه امام 7 به دست
آمده باشد.
8- ارث بدون وارث.
9- معادنى كه در زمين شخصى كسى نيست [1]، يا كسى آن
را احيا نكرده است. [2]
سرپرستى انفال
اصل عقلايى در ميان تمام دولتها و ملّتها- با توجه
به اختلاف نوع حكومت آنان- اين است كه زمين هر كشورى در صورتى كه موات يا بىصاحب
باشد و نيز جميع متعلقات آن از خشكى، دريا و فضا در اختيار حكومت است و هيچ دولت
ديگرى حق دست اندازى و تصرف در آن را ندارد، مگر با اجازه حكومت آن سرزمين، بلكه
مردم آن كشور نيز حق تصرفات عمده، مانند احيا زمين را ندارند، مگر با اجازه حاكم.
در اسلام نيز چنين است. از اين رو، در اسلام سرپرستى اين
امور به امامان معصوم : سپرده شده است و در زمان غيبت نيز بهعهده نايب
و جانشينان امام معصوم يعنى ولى فقيه است كه انفال را سرپرستى كند و او نسبت به آن
ولايت دارد، همانگونه كه ولايت بيتالمال مسلمين و ولايت انفال مربوط به مقام
امامت است.
بنابراين بدون اشكال فقيه هم در اين موارد كه مربوط
به بيتالمال مسلمين و يا سرزمين آنهاست حق ولايت و اجازه را دارد. [3]
استفتاء: آيا
شهردارى حق بهره بردارى اختصاصى از ماسهها و شنهاى كف
[1] - پيش
از اين دانسته شد كه معادن، ملّى است و چنانچه كسى معدنى در ملك شخصى خود يافت حق
تصرّف در آن را ندارد
[2] -
تحريرالوسيله، ج 1، ص 368-369 و كتابالبيع،
ج 3، ص 14