1-
همجنس بودن عرفى: براساس اين شرط، معامله كردن هر چه كه در نظر عرف از
يك جنس باشند با اضافى جايز نيست، مانند معامله گندم با گندم، برنج با برنج، خرما
با خرما و .... بنابراين اضافى گرفتن در معامله گندم پست و گندم خوب و نيز برنج
خوب با برنج نامرغوب و غير اينها از چيزهايى كه در نظر عرف يك جنس حساب مىشوند،
جايز نيست؛ اما اضافى گرفتن بين چيزهايى مانند گندم و عدس كه در نظر عرف يكى حساب
نمىشوند، مانعى ندارد. [1]
2-
پيمانهاى يا وزن كردنى بودنِ عوض و معوّض: براساس اين شرط،
در چيزى كه با شمردن يا مشاهده فروخته مىشود، ربا نيست. [2]
ب- رباى قرضى
«رباى قرضى» عبارت از شرط زيادى كردن در وام است كه
احكام آن در «قرض» خواهد آمد. در اينجا تذكر اين نكته لازم است كه: قرضِ مشروط به
شرط زيادى صحيح است، ليكن شرط آن باطل و حرام است. از اين رو، قرض گرفتن از كسى كه
جز با زيادى قرض نمىدهد، مثل بانك و غير آن، با قبول نكردن شرط آن بهطور جدّى و
تنها قبول كردن قرض، جايز است و تظاهر به قبول شرط بدون آن كه جدّ و قصد حقيقى
نسبت به آن داشته باشد، حرام نيست. پس قرض صحيح و شرط، باطل است بدون آنكه مرتكب
حرام شده باشد. [3]
احتكار
«احتكار» يعنى نگهدارى و مخفى كردن مواد غذايى به
انتظار گرانى، در حال اضطرار
[1] - در
باب ربا، گندم و جو در حكم يك جنس هستند، اگر چه عرف آنها را دو جنس مىداند. از
اين رو، معامله يك من گندم به دو من جو جايز نيست. از سوى ديگر شير و پنير و قند و
شكر از يك جنس است. (ر. ك. تحريرالوسيله، ج 1، ص
536-537)