«سرقفلى» پولى است كه مستأجر علاوه بر كرايه دكّان
يا خانه و امثال آن در ابتدا به مالك يا كرايه كننده اوّل مىپردازد و آن، مزد
گشودن قفل است و جزو كرايه نيست. [1]
پارهاى از احكام سرقفلى به قرار زير است:
1- اگر جايى را در مدّت طولانى مثل بيست سال براى
تجارت اجاره كند و حق داشته باشد كه آنجا را به ديگرى اجاره دهد و اجاره محل در
اين مدّت ترقى كند، حق دارد آن جا را به مقدارى كه خودش اجاره كرده، اجاره دهد و
مقدارى هم بهعنوان سرقفلى از آن شخص بگيرد كه به او اجاره دهد. [2]
2- مالك حق دارد هر مقدار كه بخواهد بهعنوان سرقفلى
از شخص بگيرد، تا محل را به او اجاره دهد، همانطورى كه مستأجر حق دارد در اثناى
اجاره از شخص ثالث، سرقفلى بگيرد، تا آنجا را به او اجاره بدهد، در صورتىكه حق
اجاره دادن را داشته باشد. [3]
3- در پايان مدّت اجاره با مطالبه مالك، مستأجر بايد
مورد اجاره را تخليه كند و اگر شرط سرقفلى در ضمن عقد براى مستأجر نشده حق مطالبه
سرقفلى ندارد. [4]
4- اگر سرقفلى به وجه شرعى به مستأجر منتقل نشده،
بايد پس از تمام شدن مدّت اجاره، محل را تخليه كند و به مالك تحويل دهد و در اين
باره هيچگونه حقى بر مالك ندارد. [5]
5- اگر در ضمن عقد لازم سرقفلى به مستأجر واگذار شده،
يا عقد مبتنى بر آن بوده، حق سرقفلى دارد. [6]
[1] - ر.
ك. فرهنگ نظّام و فرهنگ جامع فارسى، واژۀ سرقفلى