الامكان ترك نشود. لكن اگر گرفتن خون براى صاحب آن ضرر داشته
باشد، اشكال دارد.
خصوصاً اگر ضرر فاحش و زياد باشد. (م 2885)
8- جايز است خون بدن انسانى را به بدن ديگرى با آلات ديگرى منتقل
كنند و وزن آن را با مقياسهايى كه دارند تعيين كنند و ثمن آن را بگيرند و با
جهالت به وزن، جايز است به طور مصالحه انتقال دهند و احوط آن است كه پول را در
مقابل اجازه نقل بگيرند و اين احتياط چنان چه گذشت حتى الامكان ترك نشود. (م 2886)
احكام مردار
مردار به انسان يا حيوانى مىگويند كه خود به خود مرده يا كشته
شده باشد، يا حيوانى كه طبق دستور شرع تذكيه نشده باشد؛ البته [اسم] مردار زمانى
صادق است كه روح از تمام بدن خارج شده باشد. (عروة الوثقى، ص 18- 19، م 5 و 11)
بعضى از احكام مردار به قرار زير است:
1- مردار انسان، نجس است، [1] مگر اين كه او را غسل داده باشند
و يا در معركه جنگ شهيد شده باشد. (عروة الوثقى، ص 18، م 5)
2- مردار حيوانى كه خون جهنده دارد، نجس است چه خودش مرده باشد
يا به غير دستورى كه در شرع معين شده، آن را كشته باشند و ماهى چون خون جهنده ندارد،
اگر چه در آب بميرد پاك است. (م 88)
3- چيزهايى از مردار كه مثل پشم، مو، كرك، استخوان و دندان، روح
نداشته اگر از غير حيوانى باشد كه مثل سگ نجس است، پاك مىباشد. (م 89)
4- گر از بدن انسان يا حيوانى كه خون جهنده دارد و در حالى كه
زنده است گوشت يا چيز ديگرى را كه روح دارد جدا كنند، نجس است. (م 90)
5- پوستهاى مختصر لب و جاهاى ديگر بدن كه موقع افتادنشان رسيده،
اگر چه
1- مجرد خروج روح از بدن موجب نجاست مِیشود هر چند قبل از سرد
شدن بدن باشد - و در اِین حکم بِین انسان و حِیوان فرقِی نِیست
بلِی وجوب غسل مس ميت انسان به بعد از سرد شدن بدن او اختصاص دارد. (عروة
الوثقى، ص 19، م (12)