الف- قسم در صورتهاى زير صحيح است و
اثر سقوط يا ثبوت حق را در پى دارد:
1- تنها به اسم خداى متعال يا نامهاى
مخصوص او مانند «رحمان»، «قديم»، «اوّلى كه قبل از او چيزى نبوده است» ادا شود.
2- همچنين به اوصاف مشتركى كه به خداوند
متعال انصراف پيدا مىكند، مانند «رازق» و «خالق».
3- بلكه جايز است قسم به اوصافى هم كه
به خدا انصراف ندارد، در صورت انضمام به يكى از صفات ويژه الهى.
ولى احتياط اين است كه به شكل اخير
سوگند اكتفا نشود و با احتياطتر از آن، اين است كه به غير از لفظ جلاله «اللَّه»
اكتفا نشود. [2]
ب- سوگند به غير خدا مثل انبيا، اوصيا،
ائمه، كتابهاى نازل شده، اماكن مقدس مانند كعبه و امثال آن صحيح نيست و اثرى در
سقوط يا ثبوت حق ندارد. [3]
ج- سوگند فقط در دعواهاى مالى و غير
مالى مثل ازدواج، طلاق و قتل، ثابت است، ولى در حدود ثابت نيست، زيرا حدود جز با
اقرار يا بيّنه- با شرايطى كه در محل خود مقرّر گرديده- ثابت نمىشود. [4]
د- براى قاضى مستحب است كه قبل از قسم،
شخص را موعظه كند و او را تشويق نمايد كه به خاطر تعظيم خداى تعالى، قسم را ترك
كند، هر چند راست باشد و همچنين او را از عذاب الهى، در صورت دروغ بودن سوگند،
بترساند. روايت شده است: «كسى كه به خدا قسم دروغ بخورد، كافر مىشود» و در بعضى
از روايات وارد شده است كه:
«هر كس قسمى بخورد كه مىداند دروغ است
با خدا مبارزه كرده است» و «همانا سوگند دروغ، خانهها را از اهلش خالى مىسازد». [5]
[1]- گفتنى است كه قسم دو نوع
است: يك نوع آن در مقام محاكمه و دعواست كه احكام آن در اينجا بيان مىشود و نوع
ديگر آن مانند نذر و عهد است و احكام جداگانهاى دارد