اگر كسى به قصد
كشتن به انسان، يا حريم او حمله كند، واجب است كه با مهاجم بجنگد؛ اگرچه بداند
جنگيدنش سودى ندارد و جايز نيست زير بار ستم برود. [1]
3. تهاجم
ناموسى: اگر كسى با قصد تجاوز به حريم انسان، همسر يا غير او، هجومآورد، دفع او
به هر وسيله ممكن واجب است؛ گرچه به كشته شدن مهاجم بينجامد. همينطور اگر مهاجم
قصد هتك حرمت كمتر از تجاوز را داشته باشد. [2]
اگر انسان، كسى
را در حال فحشا با همسر يا يكى از نزديكانش از قبيل پسر، دختر يا ديگر بستگانش
ببيند، گرچه كمتر از آميزش باشد، حق دارد در صورت امكان از آسانترين راه مهاجم
را دفع كند و اگر به كشتن مهاجم نيز بينجامد، خونش هدر است، بلكه مسلمان حق دارد
همانگونه كه از ناموس خود دفاع مىكند از ناموس مسلمان ديگر نيز دفاع كند، در اين
صورت نيز اگر زيانى به مهاجم برسد مانعى ندارد. [3]
اگر (خداى
نخواسته) ببيند مردى با همسرش زنا مىكند و بداند كه زن با رضايت به چنين ننگى تن
داده، حق دارد هردو را بكشد. در اين صورت گناهى مرتكب نشده و قصاص هم نمىشود،
خواه آن زن همسر دائمىاش باشد يا موقّت. [4]
4. غارت اموال:
اگر كسى ثروت انسان يا ثروت خانواده او را مورد تعرّض قرار دهد، جايز است با هر
وسيله ممكن او را از چنين كارى بازدارد، اگرچه به كشتن مهاجم بينجامد. [5]
احكام
دفاع
با توجه به
اينكه دفاع و راندن مهاجم از جان، مال و ناموس از مراتب نهى از منكر شمرده مىشود
و وظيفه انسان در اين گونه موارد، در زمان استقرار حكومت اسلامى با
[4] همان، مسألة
28. (عکسالعملهاِی ِیاد شده ِیک وظِیفة شرعِی
بِین خود و خداست که دفاع کننده پاداش الهِی را درِیافت مِیکند،
ولِی در ظاهر و در دادگاه اگر نتواند ادّعاِی خوِیش را ثابت کند،
ممکن است قاضِی او را به قصاص محکوم کند. مسألة 29.)