تخلّف جويان (از جنگ تبوك)، از مخالفت با رسول خدا
خوشحال شدند؛ و كراهت داشتند كه با اموال و جانهاى خود، در راه خدا جهاد كنند؛ (و
به يكديگر و به مؤمنان) گفتند: در اين گرما، (به سوى ميدان) حركت نكنيد، به آنان
بگو: آتش دوزخ گدازندهتر است، اگر مىفهميدند!
با توجه به درسهاى گذشته، حكم فقهى حضور نيافتن در
دفاع از اسلام و قلمرو اسلامى روشن مىشود؛ چرا كه دفاع از اسلام بر همه مكلفان
واجب است؛ [2] و اين واجب، «واجب كفايى» است و تا زمانى كه جبهههاى نبرد به نيرو
نياز دارد، كسانى كه قدرت حضور در آن را دارند، بايد حضور پيدا كنند و در اين
مسأله به اذن امام يا مرجع تقليد و نيز به رضايت پدر و مادر نيازى نيست، [3] و
حضور در اين صحنه بر هر كار ديگرى مقدّم است. [4] و اگر تعداد رزمندگان به حد كافى
رسيد، حضور در جبهه بر ديگران واجب نيست، گرچه از فيض بزرگ جهاد در راه خدا محروم
مىشوند.
بنابراين، متخلفانى كه قدرت شركت در دفاع را دارند
و به وجود آنها نيز نياز هست «واجب» الهى را ترك كرده و در پيشگاه خداوند
بازخواست خواهند شد و عواقب سوء عملشان نيز گريبان آنها را خواهد گرفت.
فراريان از ميدان نبرد
به زمين گذاشتن سلاح و گريز از ميدان نبرد كه در
اصطلاح فقهى از آن به «الْفِرارُ مِنَ الزَّحْفِ» تعبير مىشود، از جمله گناهان
كبيره است. [5]