1- كسى كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهى نكند، ولى واجب نيست
فوراً آن را به جا آورد. (م 1372)
2- تا انسان زنده است اگر چه از خواندن نمازهاى قضاى خود عاجز باشد، ديگرى
نمىتواند نمازهاى او را قضا نمايد. (م 1378)
3- قضاى نمازهاى يوميّه، لازم نيست به ترتيب خوانده شود، مثلًا كسى كه يك
روز نماز عصر و روز بعد نماز ظهر را نخوانده، لازم نيست اوّل نماز عصر و بعد از آن
نماز ظهر را قضا نمايد. (م 1375)
4- كسى كه چند نماز از او قضا شده و شماره آنها را نمىداند، مثلًا
نمىداند چهار تا بوده يا پنج تا، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است. همچنين
اگر شماره آنها را مىدانسته و فراموش كرده، اگر مقدار كمتر را بخواند كفايت
مىكند. (م 1383)
5- نماز قضا را با جماعت مىشود خواند؛ چه نماز امام جماعت، ادا باشد يا
قضا و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند، مثلًا اگر نماز قضاى صبح را با نماز
ظهر يا عصر امام بخواند اشكال ندارد. (م 1388)
6- قضاى نمازهايى كه در وطن يا محلّ اقامت، فوت شده، تمام و قضاى نمازهايى
كه در سفر بدون قصد ماندن ده روز فوت شده، شكسته است. [1]