جواب- تا وقتى كه انسان، جايى را براى ماندن هميشگى انتخاب نكرده، وطن او
محسوب نمىشود. مگر اين كه بدون قصد آن قدر بماند كه عرفاً، وطن او محسوب شود و
احراز نظر عرف به عهده مكلف است. [1]
سؤال 5- مراد از اعراض از وطن چيست؟ آيا مجرد ازدواج زن و رفتن وى همراه
شوهر به هر جايى كه او مىخواهد، اعراض محسوب مىشود يا خير؟
جواب- مراد از اعراض، خروج از وطن با تصميم بر عدم بازگشت به آن براى
سكونت است و مجرد رفتن زن به خانه شوهر در شهر ديگر، مستلزم اعراض از وطن اصلىاش
نيست. [2]
سؤال 6- نظر جنابعالى درباره شهرهاى بزرگ [بلاد كبيره] از جهت قصد توطن
يا اقامت ده روز در آنها چيست؟
جواب- در احكام مسافر و قصد توطن و قصد اقامت ده روز فرقى بين شهرهاى بزرگ
و معمولى نيست و حتى با قصد توطن در يك شهر بزرگ و مدتى در آنجا ماندن، بدون معين
كردن محله خاصى از آن، تمام آن شهر حكم وطن را درباره او پيدا خواهد كرد. همچنين
اگر قصد اقامت ده روز در مانند اين شهر نمايد، بدون اين كه محله خاصى از آن را قصد
نمايد، حكم تمام بودن نماز و صحّت روزه در مورد او در تمام محلههاى آن شهر جارى
خواهد بود. [3]
سؤال 7- شخصى از فتواى امام قدس سره در مورد اين كه تهران از بلاد كبيره
است، مطلع نبوده و پس از پيروزى انقلاب اسلامى به فتواى امام قدس سره علم پيدا
كرده است، نماز و روزهاى را كه به نحو متعارف به جاى آورده، چه حكمى دارد؟
جواب- اگر در حال حاضر بر تقليد امام قدس سره در آن مسأله باقى باشد، واجب
است كه اعمال گذشتهاش را كه با فتواى امام قدس سره منطبق نيست تدارك نمايد، به
اين معنى كه نمازهايى را كه به جاى شكسته، تمام خوانده به صورت شكسته قضا كند و
روزههايى را كه در حال مسافرت گرفته است، قضا نمايد. [4]