اگر لطمه در سر
باشد، ظاهر آن است كه به حكومت تعيين مىشود.
اگر لطمه سبب
ورم كردن بدن شود، به حكومت تعيين مىگردد [1].
3-
ديه حواس بدن
برخى از جنايتها
بر حواس بدن وارد مىشود؛ مانند جنايت بر حس بويايى، چشايى يا قواى ديگر بدن. در
اين جا، به بررسى ديه اين گونه جنايتها مىپردازيم:
الف- حسّ
شنوايى: حكم از بين رفتن شنوايى:
1- از هر دو گوش
(و يأس از بهبود و بازگشت آن)، ديه كامل؛
2- از يك گوش (و
يأس از بهبود و بازگشت آن)، ديه كامل؛
3- با اظهار
اميدوارى متخصصان به بهبودى و بازگشت آن، انتظار كشيدن تا مدتى كه متخصصان تعيين
كردهاند.
تذكّر:
در صورت سوم،
اگر شنوايى بر نگشت، ديه لازم مىشود. اگر پيش از گرفتن ديه، برگشت، ارش گرفته
مىشود و اگر پس از گرفتن ديه، شنوايى بر گردد، ديه بر نمىگردد [2].
ب- حسّ بينايى:
در رفتن بينايى از هر دو چشم، پرداخت ديه كامل و در يكى از آنها، نصف ديه لازم
است. در اين حكم، ميان انواع چشم فرقى وجود ندارد.
چنانچه بينايى
چشم به واسطه جنايتى همچون شكافتن سر از بين برود، ديه جنايت با ديه بينايى لازم
مىآيد [3].
ج- حسّ بويايى:
حكم از بين بردن حس بويايى از هر دو مجراى بينى، ديه كامل و از يك مجراى آن، ديه است. (در
صورت دوم، احتياط در مصالحه است.)
اگر حس بويايى
به دليل بريدن بينى و يا وارد شدن جنايتى از بين برود دو ديه (ديه جنايت+ ديه
بويايى) بر او خواهد بود [4].