ج- كسى را در
آتشى بيفكند كه ديگرى آن را افروخته است.
د- ديوار كجى را
كه ديگرى ساخته، روى كسى خراب كند [1].
در مثالهاى ياد
شده، مباشر جرم از سبب جرم قوىتر يا مساوى آن مىباشد. از اينرو، مباشر، مسؤول و
ضامن جنايت و خسارتى است كه بر كسى وارد شده است.
اگر مباشر، ضعيف
و سبب قوى باشد، ضمانت به عهده سبب است؛ مانند موردى كه كسى چاهى در خيابان بكند و
آن را بپوشاند و ديگرى بدون اطلاع، شخص ثالثى را هل دهد و او در چاه سقوط كند كه
در اين صورت، حفر كننده چاه مسؤول است [2].
در اين مثال،
جرم مباشر به دليل جهل و ناآگاهى از حال سبب، ضعيف مىباشد. از اين رو فراهم كننده
سبب، ضامن است [3].
ب- اجتماع دو
سبب: گاهى دو سبب با يكديگر جمع مىشوند كه قاعده كلى آن به اين شرح است:
هر گاه دو سبب
با يكديگر جمع شوند پديد آورنده سببى كه پيش از ديگرى در تحقق جرم تأثير داشته،
ضامن است، هر چند پس از آن پديد آمده باشد. به عنوان مثال:
- كسى چاهى را
در راهى حفر كند و ديگرى سنگى در كنار آن بگذارد و شخص سومى پايش به آن سنگ بخورد
و در چاه سقوط كند؛ كسى كه سنگ در كنار چاه گذاشته، ضامن است.
- كسى كاردى را
در چاه نصب كند و ديگرى در چاه و روى كارد بيفتد، آن كه چاه را كنده ضامن است.
- كسى سنگى در
راه بگذارد و ديگرى سنگى پشت آن قرار دهد، سپس شخص سومى به سبب يكى از اين دو سنگ
بلغزد و روى سنگ ديگر سقوط نمايد؛ ضمان، تنها به عهده گذارنده سنگى است كه به سبب آن،
شخص مزبور لغزيده است.