3. اگر چيزى را
كه مىفروشد و عوضى را كه مىگيرد از يك جنس نباشد زيادى گرفتن اشكال ندارد، پس
اگر يك من برنج بفروشد و دو من گندم بگيرد معامله صحيح است. [1]
4. اگر جنسى را
كه مىفروشد و عوضى را كه مىگيرد از يك چيز عمل آمده باشد، بايد در معامله زيادى
نگيرد، پس اگر يك من روغن بفروشد و در عوض آن يك من و نيم پنير بگيرد (يا يك كيلو
قند بفروشد و يك كيلو و نيم شكر بگيرد) ربا و حرام است. [2]
5. جو و گندم در
ربا يك جنس حساب مىشود. پس اگر يك من گندم بدهد و يك من و پنج سير جو بگيرد ربا و
حرام است، و نيز اگر مثلا ده من جو بخرد كه سر خرمن ده من گندم بدهد، چون جو را
نقد گرفته و بعد از مدتى گندم را مىدهد، مثل آن است كه زيادى گرفته و حرام
مىباشد. [3]
سؤال يك: رباى
قرضى چيست؟ آيا درصدى كه سپردهگذاران به عنوان سود از بانكها دريافت مىكنند، ربا
محسوب مىشود؟
جواب: رباى قرضى
آن مقدار اضافه بر مبلغ قرض است كه قرض گيرنده بخاطر قرضى كه مىگيرد به قرض دهنده
مىدهد و اما سود حاصل از كاركرد پولى كه به عنوان سپرده به بانك داده شده تا به
وكالت از طرف صاحب آن در يكى از عقود صحيح شرعى به كار گرفته شود، ربا نيست و
اشكال ندارد. [4]
سؤال دو: چنانچه
خوردن مردار در هنگام اضطرار براى كسى كه از شدت گرسنگى در خطر مرگ است و غير از
مردار چيزى براى خوردن و حفظ جان خود ندارد، شرعاً جايز است، آيا خوردن ربا نيز بر
اثر اضطرار براى كسى كه توان كار ندارد ولى سرمايه كمى دارد و ناچار است آن را در
معامله ربوى بكار بگيرد تا با سود حاصل از آن زندگى كند، جايز است؟
جواب: ربا حرام
است و قياس آن به خوردن مردار در حال اضطرار قياس معالفارق است زيرا مضطر به
خوردن مردار فعلا چيزى جز آن در اختيار ندارد تا جان خود را با آن