«كثير الشك» (كسى كه زياد شك مىكند) همان انسان معمولى است كه بر اثر از
دست دادن حافظه و ... نمىتواند چيزى را در ذهنش نگه دارد و زود به زود شك مىكند.
[1]
مرجع در تشخيص كثيرالشك بودن، عرف است (كه مردم بگويند زياد شك مىكند) و
بعيد نيست كسى كه سه نماز را پشت سَرِ هم بدون شك نخواند، كثيرالشك شمرده شود ^ و
در صدق كثيرالشك بودن شرط است كه اين شكها در اثر عوارضى؛ همچون ترس، خشم و غضب،
ناراحتى و مانند اينها از چيزهايى كه حواس را پرت مىكند، نباشد. (ت، ج 1، ص 207،
م 1)
اسلام براى جلوگيرى از وسواس، شك كثيرالشك را بىاعتبار دانسته است، هر
چند كه به حدّ وسواسى نرسيده باشد. براى مبتلانشدن به مرض وسواس بايد مراقب گامهاى
اوّليه شيطان بود و به اين شكها اعتنا نكرد وگرنه گام به گام انسان را به انحراف
مىكشاند.
زراره و ابوبصير مىگويند به امام صادق 7 عرض كرديم:
شخص در نماز شك مىكند تا جايى كه تعداد ركعات را فراموش مىكند. حضرت
فرمود:
دوباره بخواند. عرض كرديم: اين حالت زياد برايش تكرار مىشود. فرمود: به
شكّش اعتنا نكند و نمازش را بخواند. سپس فرمود:
براى شيطان در خراب كردن نمازتان راه باز نكنيد كه اگر گوش به حرفش داديد
در شما طمع