نام کتاب : آشنایی با ابواب فقه نویسنده : نوری، محمد اسماعیل جلد : 1 صفحه : 107
مى كند: نقض سوگند و دادن كفّاره يا طلاق دادن زن .
اگر مرد يكى از اين دو كار را انتخاب كند، ديگر كسى
با او كارى ندارد، و گر نه حاكم شرع او را زنـدانـى مى كند و در آب و غذا بر او
سخت گيرى مى نمايد تا يكى از اين دو كار را انجام دهد.
نقض سوگند در همه جا حرام است ، ولى در اين جا، نه
تنها حرام نيست ، بلكه واجب تخييرى است .[1]
5-كتاب اللّعان
(لعـان) بـر وزن كـتاب ، مصدر باب مفاعله از مادّه
(لعن) به معناى نفرين و طرد از خير و در اصطلاح شرعى ، نوعى مباهله است براى دفع
حد يا نفى ولد(فرزند)[2].
اگـر كـسـى مـسـلمـانـى را مـتـّهـم بـه فـحشا كند،
ولى شاهد نداشته باشد، بر متّهم كننده هشتاد ضربه شلاّق به عنوان حدّ (قذف) زده
مى شود.[3]
اگـر مـردى هـمسر خود را متهم به فحشا كند يا كودكى
را كه از همسرش متولّد شده فرزند خود نـداند، ولى زن ادعاى شوهر را تكذيب و انكار
نمايد، بايد نزد حاكم شرع بروند و در حضور او، (لعان) كنند.
كيفيت لعان به اين ترتيب است :
1 ـ هر دو در حضور حاكم شرع ، به حالت قيام مى
ايستند.
2 ـ مـرد پـس از تـكرار ادعاى خود، چهار بار مى گويد:
(اُشْهِدُ بِاللّهِ اَنّى لَمِنَ الصّادِقينَ فيما قـُلتُ)؛ يـعـنـى : خـدا را
گـواه مـى گيرم كه در ادعاى خود (نسبت به زنا يا نفى ولد) صادق و راستگو هستم .
3 ـ سـپـس يـك بـار مـى گويد: (لَعْنَةُ اللّهِ
عَلَىَّ اِنْ كُنْتَ مِنَ الْكاذِبينَ)؛ يعنى : اگر در ادعاى
[1] ر.ك . بـه : بـقـره : آيـه 226 و 227؛ تـحـريـر
الوسـيـله ، ج 2، ص 257، مسائل 1ـ5.