فـقـهـاى اسـلام در بـحـث قـضاوت ، به شروط پذيرش دعوا در محكمه و پاسخ مدّعى عليه به اقرار، سكوت و يا انكار، احكام سوگند و مانند آن پرداخته اند.
9-كتاب الشّهادات
(شهادت) در لغت ، چند معنا دارد كه عبارت است از:
1ـ حاضر شدن ؛ (شَهِدَ الَْمجْلِسَ) يعنى : در مجلس حاضر شد.
2ـ مشاهده كردن ؛ (شَهِدَ الشَّىْءَ) يعنى : آن چيز را ديد و مشاهده كرد.
3ـ خـبـر دادن از روى قـطـع و يـقـين ؛ از اين رو، مى گويند: شهادت عبارت است از: اخبار جزمى و قطعى از حقى كه براى ديگران مى باشد.
شـريعت مقدس اسلام در اين مورد، اصطلاح خاصى ندارد و (شهادت) را در همان معانى ياد شده به كار برده است .[1]
شروط اعتبار شهادت
در اسـلام ، شـهـادت شـاهـدى بـراى قـاضـى اعـتـبـار دارد كـه داراى شـروط ذيـل بـاشـد: 1ـ بـلوغ : گـواهـى كـودكـى كـه بـه حـدّ تـكـليـف نـرسـيـده بـاشـد قـبـول نـيـسـت ، مـگـر گـواهـى پـسـرى كـه ده سـال داشـتـه بـاشـد، آن هـم در مـورد قتل و جرح كه قبولى آن محتمل است .
2ـ عـقل : گواهى ديوانه مورد قبول نيست ، همچنين كسى كه سهو يا نسيان و فراموشى و امثان آن بر او غلبه دارد.
3ـ ايمان : شهادت غير شيعه قبول نيست ، چه رسد به غير مسلمان .
4ـ عـدالت : شـاهـد بـايـد عـادل بـاشـد. شـهـادت فـاسـق قـبول نيست . (فاسق) كسى است كه مرتكب گناه كبيره شود يا بر گناه صغيره اصرار ورزد. بـنـابـراحـتـيـاط واجـب ، گـواهـى مـرتـكـب گـنـاه صـغـيـره نـيـز ـ اگـر چـه اصـرار نـورزد ـ قبول نمى شود، مگر اين كه توبه كند.
5ـ طـهـارت مـولد: شـاهـد بـايـد حـلال زاده بـاشـد. كـسـى كـه از حـرام مـتـولّد شـده ـ اگـر چـه
[1] ر.ك . به : مصطلحات الفقه ، ص 319.