نام کتاب : آشنایی با ابواب فقه نویسنده : نوری، محمد اسماعیل جلد : 1 صفحه : 136
انجام نمى گيرد. آن ها عبارتند از:
1ـ قاضى : كسى كه قضاوت و داورى كند و حكم صادر
نمايد.
2ـ مدّعى : كسى كه حقى را از ديگرى مطالبه مى كند و
عليه او اقامه دعوا مى نمايد.
3ـ مـدّعـى عـليـه : كسى كه عليه او اقامه دعوا مى
گردد و حقى از او خواسته مى شود كه گاهى به عنوان (منكر) ناميده مى شود.
4ـ مدّعى به : چيزى كه در مورد آن اقامه دعوا مى شود.
ويژگى هاى قاضى
ايـن ويـژگـى هـا عـبـارت اسـت از: بـلوغ ، عـقـل ،
عـدالت ، اجـتـهـاد مـطـلق ، مـرد بـودن ، حـلال زادگـى ، اعـلميّت نسبت به علماى
شهرى كه در آن قضاوت مى كند (بنابر احتياط واجب) و داشتن حافظه متعارف (بنابر
احتياط واجب) .[1]
در حـال حاضر، به دليل ضرورت و فقدان قاضى جامع
الشرائط در ديدگاه فقهى امام خمينى (ره) قـضـاوت افـرادى كـه از شرط اجتهاد مطلق
برخوردار نيستند جايز است و به قضاتى كه ولىّ فقيه به آن ها اجازه قضاوت داده است
در اصطلاح ، (قضات ماءذون) مى گويند.
شهيد مطهرى (ره) درباره صفات قاضى مى نويسند:
در اسـلام ، هـمـان انـدازه كـه دربـاره شـخـصيت علمى
قاضى دقّت زياد شده ، كه بايد در حقوق اسـلامـى صـاحـب نـظـر و مـجـتـهـد مـسـلّم
باشد، درباره صلاحيت اخلاقى او (نيز) نهايت اهتمام به عـمـل آمـده اسـت . قـاضـى
بـايـد مـبـرّا از هـرگـونـه گـنـاه بـاشـد ـ و لو گناهى كه مستقيما" با
مـسـائل قـضـايـى سـر و كـار نـدارد ـ قـاضـى بـه هيچ وجه حق ندارد ازمتخاصمين
اجرت بگيرد، بـودجـه قـاضى بايد به طور وافر از بيت المال مسلمين تاءديه شود، مسند
قضا آن قدر محترم است كه طرفين دعوا هر كه باشد ـ و لو خليفه وقت باشد، آن چنان كه
تاريخ در سيره على 7 نـشـان مى دهد ـ بايد با كمال احترام ، بدون هيچ گونه
تبعيضى در پيشگاه مسند قضا حاضر شود.[2]
[1] ر.ك . به : تحرير الوسيله ، ج 2، ص 407 ، مساءله
1.