نام کتاب : بررسی فقهی خروج از حاکمیت دینی نویسنده : فرازی، صادق جلد : 1 صفحه : 124
داد به
سوى مدينه كوچ كند. وى براى حركت، مهيا شد. سپس چهل زن را دستار و كلاه پوشانيد و
شمشير در اختيارشان نهاد و به آنان فرمان داد از عايشه محافظت كنند و او را از
راست و چپ و پشت سر، در ميان گيرند.
عايشه در
طول راه مىگفت: بار خدايا! با على بن ابى طالب، چنان كن كه با من رفتار كرد؛
مردان را به همراهم فرستاد و حرمت پيامبر خدا را نگه نداشت. وقتى زنان، همراه
عايشه به مدينه رسيدند، دستارها و شمشيرها را برداشتند و با وى وارد مدينه شدند.
چون
عايشه آنان را ديد، از دشنام گويى و نكوهش امير مؤمنان، پشيمان شد و گفت: خداوند
به پسر ابىطالب، پاداش نيكو دهد؛ چرا كه حرمت پيامبر خدا را در باره من پاس داشت[1]