نام کتاب : بررسی فقهی خروج از حاکمیت دینی نویسنده : فرازی، صادق جلد : 1 صفحه : 16
صحن علنى
مجلس مطرح و به تصويب رسيد[1] و به حمايت از آنان استانداران [2] و تعدادى از
معاونان وزرا [3] با ارسال نامه به رئيس جمهور، تهديد به استعفا از سمت خود
نمودند.
اتفاقات
ياد شده كه مصادف با ايام برگزارى انتخابات مجلس هفتم بود و خوف آن مى رفت كه منجر
به عدم برگزارى انتخابات شود، با عكسالعمل رهبر معظم انقلاب مواجه شد و ايشان طى
سخنرانى خود، فرمودند:
شانه
خالى كردن از مسئوليت به شكل استعفا يا به هر شكل ديگر، خلاف قانون و هم حرام شرعى
است. [4]
موضوع
خروج از حاكميت دينى به طور كلى و بدون نگاه به مصداقى خاص، قابلبررسى از جهات
مختلف است. ما در اين تحقيق به دنبال بررسى فقهى آن هستيم؛ و به ديگر سخن، مى
خواهيم با مراجعه به منابع فقهى و نظرات و فتاواى فقهاى شيعه، حكم فقهى و شرعى
خروج از حاكميت دينى را كشف و استنباط نمائيم. از اين رو سؤال اصلى اين تحقيق
عبارت است از:
حكم فقهى خروج كارگزاران نظام اسلامى از حاكميت دينى چيست؟
و در
همين ارتباط پاسخ به سؤالات فرعى ذيل را نيز پى جويى خواهيم كرد:
1. سابقه
خروج از حاكميت دينى در تاريخ اسلام و انقلاب اسلامى چيست؟
2. وظيفه
و تكليف نظام اسلامى و مردم در قبال ايده خروج از حاكميت و اقدام كنندگان آن چيست؟
2. اهميت و ضرورت مسأله
به نظر
ما پژوهش فقهى در باره موضوع خروج از حاكميت، كارى است لازم و ضرورى؛ چه:
[1]
از جمله مىتوان به پذيرش استعفاى آقايان بهزاد نبوى،محسن آرمين،محمود يگانگى و
خانم فاطمهحقيقتجو اشاره كرد.(روزنامۀ همشهرى،مورخ 83/2/27)
[2] نامۀ استانداران به رئيسجمهور.(روزنامۀ
ايران،مورخ 82/10/22)
[3]
نامۀ 90 معاون وزير به خاتمى.(روزنامۀ ايران،مورخ
82/11/14)