نام کتاب : بررسی فقهی خروج از حاکمیت دینی نویسنده : فرازی، صادق جلد : 1 صفحه : 61
پذيرفتن
مسئوليت و ولايت از جانب امراى عادلى كه خداوند مردم را به پيروى از آنان امر
كرده، كار كردن براى آنها فريضهاى است الهى، و اطاعت آنان واجب است و براى كسى كه
از جانب آنان براى انجام كارى مأمور مىگردد تخلف از دستورشان جايز نيست.
2. وصل الله طاعة ولى امره بطاعة رسوله، و طاعة رسوله بطاعته،
فمن ترك طاعة ولاة الامر لم يطع الله و لارسوله[1]
خداوند
اطاعت از صاحب امرش را به اطاعت از رسولش وصل نموده است، و اطاعت از رسولش را به
اطاعت خودش. پس هركس اطاعت صاحبان امر را ترك كرده، از خدا و رسولش اطاعت ننموده
است.
هفت. حديثى
از امام كاظم 7:
در وصيتى
به هشام: ... و طاعة ولاة العدل تمام العز ....[2]
... و
اطاعت از صاحبان امر تمام عزت است.
هشت. عقل و
بناء عقلا:
يكى از
احكام مستقل عقل، حكم به حسن اطاعت و قبح نافرمانى از كسى است كه اطاعت از او
مطابق با مصلحت بوده ونافرمانى او مستلزم مفسده است. از اين رو، عقل به حسن اطاعت
از حاكم و والى عادل، و قبح نافرمانى از او، حكم مى نمايد. و بر اساس قاعده «كلما
حكم به العقل حكم به الشرع»، شرع نيز چنين حكمى را تأييد مىنمايد. ضمن اينكه،
اين موضوع
از مقولاتى است كه عقلاى عالم از هر صنف و كيشى بر آن متفقالقولاند.
مشى
عقلاى عالم اين است كه اطاعت كنندگان از بزرگتر را مستحق مدح و نافرمانان از
دستورات بزرگان لازم الاطاعه را مستحق ذم مى دانند. قطعا رويه شارع مقدس نيز به
عنوان رئيس العقلا، همين مشى خواهد بود.