تعابير دانشمندان از اين مفهوم يكسان نبوده است.
عدهاى از آن به «عرف عقلا»، برخى به «سيره عقلا»، بعضى به «روش و طريقه عقلا» و
در نهايت بيشتر متأخرين از آن به عنوان «بناى عقلا» ياد نمودهاند. به كارگيرى
تعبيرهاى گوناگون از يك موضوع، نمايانگر آن است كه بين اين مفاهيم تفاوت چندانى
قائل نبودهاند. برخى به روش عموم مردم در گفتگو و معاملات و روابط اجتماعى آنان
(و گرايش به عرف عام) مانند رجوع به خبره و عمل به ظاهر كلام، «بناى عقلا»
گفتهاند. [2]
2- 1. عناصر و اركان بناى عقلا
عناصر بناى عقلا عبارتند از:
اول: عمل
دوم: تكرار عمل
سوم: تكرار عمل به حد غالب يا عموم در محل معين يا
غيرمعين
چهارم: مفيد بودن يا مستحسن بودن عمل
[1] لازم به
توضِیح است که اگر از بِیمه به عنوان ِیک عقد مستقل نام مِیبرِیم
منظور آن است که صحت عقد بِیمه را با استناد به قواعد عمومِی صحت عقود و
معاملات به عنوان ِیک عقد لازم الوفا اثبات مِیکنِیم و ادله آن
قواعد را شامل عقد بِیمه مِیدانِیم لذا عقد بِیمه ِیک
«عقد مستقل از عقود معهود فقهِی نامِیده مِیشود اما اگر سعِی
کنِیم عقد بِیمه را در قالب ِیکِی از عقود معهود فقهِی
مانند صلح و جعاله ... مقاِیسه نموده و آن را از راه انطباق با آن عقود به دلِیل
اعتبار أن
عقود) صحِیح بدانِیم تحت عنوان بِیمه او عقود معِین، آن را
ذکر مِیکنِیم.