امانت يد متصرف امانى است. ولى استدلال آنان مبنى بر
عدم وجود ركن ضمان پذيرفته نيست زيرا مضمون عنه از اركان عقد ضمان نمىباشد و
اصولًا ضمان امانات مانند ضمانتى است كه از كالا در دريا به عمل مىآيد كه ضامن
اداء مثل آن را به عهده مىگيرد بدون اينكه مضمون عنه وجود داشته باشد.
2- 3- 6. تطبيق بيمه با ضمان اعيان:
گروهى از فقها و حقوقدانان اسلامى، عقد بيمه را با
عقد ضمان تطبيق و مقايسه نموده لذا به مشروعيت آن حكم نمودهاند. برخى از فقها در
توجيه تطبيق بيمه با عقد ضمان گفتهاند كه شخص ماهانه يا سالانه مبلغى به شركت
بيمه مىپردازد و اين مال در ملكيت او باقى مىماند و هريك از افراد شركت نيز به
نسبت مالى كه در شركت دارند خسارت ديگران را ضمانت مىنمايند و اگر مثلًا اعضاى
شركت ده نفر و هريك مثلًا ماهانه يك صد تومان بپردازند، هريك از اين ده نفر به
تعداد 110 ضامن اموال ديگران است و اين از مصاديق ضمان اعيان بوده و مانعى ندارد؛
زيرا ضمانت متعددى است كه از منشأ واحد سرچشمه گرفته و اشكالى ندارد و نوعى بيمه
تبادلى مىباشد. [1] امام خمينى (ره) احتمال ضمان معوض بودن عقد بيمه را مردود
نمىدانند. [2] مؤلف كتاب بحوث فقهيه نيز بيمه را با عقد ضمان قابل انطباق
مىداند. [3] بنابراين برخى از اقسام عقد بيمه را مىتوان با ضمان عين شخصيه معوض
تطبيق نمود زيرا ضمان عين شخصيه معوض داراى چهار ركن: 1. ضامن 2. مضمون له 3. وجه
الضمانه 4. عين مضمونه است و عقد بيمه نيز واجد اركان چهارگانه مذكور مىباشد.
بيمهگذار در عقد بيمه بيمهگذار مضمون له و بيمهگر ضامن، حق بيمه وجه الضمانه و
عين مضمونه موضوع بيمه تلقى مىشوند.
3- 3- 6. بررسى اشكالهاى وارد شده بر
تطبيق عقد بيمه با ضمان:
مخالفان تطبيق عقد بيمه به عقد ضمان، اشكالهايى را
مطرح نمودهاند كه مهمترين آنها را مورد نقد و بررسى قرار مىدهيم:
1. تبرع، از عناصر مقوّم ضمان است بنابراين ضمان معوض
باطل است. بيمه نيز كه عقدى معوض است محكوم به بطلان مىباشد؛ زيرا جبران خسارت از
ناحيه بيمهگر در عوض حق