آيةاللَّه وحيد خراسانى در زمينه بيمه مىنويسد:
«بيمه قراردادى است بين بيمه كننده و بيمه شونده بر اين كه بيمه شونده مالى به
بيمه كننده بپردازد چه آن مال عين يا منفعت و يا عمل باشد و چه يك جا و يا به
اقساط باشد و در مقابل بيمه كننده خسارتى را كه بر بيمه شونده و يا بر ديگرى وارد
مىشود به طورى كه در عقد معين شده بپردازد». ايشان در مسئله 2822 مىنويسند».
مىتوان تمام اقساط عقد بيمه را از باب تعهد بيمه كننده و بيمه شونده به پرداخت
خسارت و مال معين، قرارداد هر چيز منوط آن است كه مثلًا بيمه شونده مال معينى به
بيمه كننده صلح كند به شرط آن كه بيمه كننده خسارت احتمالى كه معين شده جبران
نمايد و بر بيمه كننده جبران واجب مىشود و همچنين در صورتى كه مال معين از طرف
بيمه شونده عين باشد مىتوان عقد بيمه را به عنوان هبه به شرط تحمّل خسارت احتمالى
از جانب بيمه كننده انجام داد، كه بر بيمه كننده وفاى به شرط واجب است و مسئله
2823 نشانگر آن است كه مشروعيت بيمه را از راه صلح به شرط تحمل خسارت يا به صورت
هبه به شرط تحمل خسارت را مشروع مىدانند. [1]
12. نظريه فقهى آيةاللّه نورى همدانى
آية اللَّه نورى همدانى بيمه را يكى از مسائل مستحدثه
دانسته و نوشتهاند: «بيمه هرچند در سابق به شكل فعلى وجود نداشته ولى مشمول كليات
و قوانين پوياى اسلام و يكى از عقود است كه ميان كسى كه بيمه را مىپذيرد و بيمه
كننده چه شخص باشد و يا شركت و مؤسسه به وجود مىآيد و علاوه بر شرايط عمومى
معاملات شرايط ديگرى هم دارد و بيمه هر چند عقد مستقلى است ولى به عنوان صلح هم
مىتوان آن را اجرا كرد. [2]
13. نظريه فقهى آيةاللّه مرعشى نجفى
از نظر ايشان بيمه داخل صلح بالمعنى الاعم است و با
هبه معوضه بودن هم مشروعيت آن را بعيد دانسته و گرفتن پول را براى بيمهگذار، بدون
اشكال مىدانند. [3]