ايشان همچنين اظهار مىدارند: «اگر عدهاى با
سرمايهاى كه از اموال مشترك خويش فراهم آوردهاند شركتى تأسيس كنند و هريك از
آنان ضمن قرارداد شركت بر ديگران شرط كند كه در صورت وقوع حادثهاى نسبت به شخص
خود و يا اموالش- كه نوع آن را طى شرط معين مىكند- شركت موظف به جبران خسارت
وارده به او از سرمايه شركت يا سود آن باشد مادام كه قرارداد باقى است واجب است به
اين شرط عمل شود». [1]
10. نظريه فقهى آيةاللّه محمدعلى
اراكى
آيةاللَّه اراكى در پاسخ سؤالى كه در مورد بيمه عمر
گرديده نظر خود را ارائه دادهاند و بيمه را يك عقد مستقل دانستهاند. سؤال و جواب
به شرح زير است:
س: در قرارداد بيمه چنين آمده است كه شخصى بيمه شده
در زمان حيات خود مىتواند افراد يا مؤسسهاى را به عنوان استفاده كننده از سرمايه
بيمه عمر خود معرفى نمايد و ورقه خاصى را امضاء مىكند و پس از فوت او مبلغ دويست
هزار تومان را به فرد يا مؤسسه مورد علاقه بيمه شونده مىپردازد و در صورتى كه كسى
را معين نكرده باشد مبلغ مزبور كه سرمايه بيمه ناميده مىشود به طور مساوى بين
وراث قانونى تقسيم خواهد شد حال سؤال اين است كه با توجه به قرارداد مزبور در اين
قرارداد وصيت محسوب مىشود يا خير و آيا تابع مقررات وصيت است يا خير؟
ج: بيمه عقد مستقلى است، تابع شرايطى كه در قرار،
طرفين توافق نمودهاند و در بيمه عمر سرمايه بيمه به ملك بيمه شده در نمىآيد تا
طبق قوانين ارث به ورثه برسد (كما فرض اللَّه) و همچنين وصيت در ثلث نافذ باشد،
بلكه بيمه شده مىتواند در زمان حياتش سرمايه بيمه را پس از فوت تماماً به غير
وارث بدهد يا بين وارث على السويه تقسيم كند و با اين قيد كه در قرارداد بيمه آمده
معلوم مىشود كه به ملك بيمه شونده در نمىآيد، پس وصيت نيست و ارث هم نيست، بلكه
تابع قراداد طرفين است. [2]