عقد بيمه علاوه بر پيروى از قواعد عمومى قراردادها،
داراى شرايط ويژه و مقررات و اصول خاص خويش نيز مىباشد. نويسندگان حقوق بيمه از
اصول اساسى و بنيادى سخن به ميان آوردهاند كه بر قراردادهاى بيمه سايه افكنده است.
اين اصول و خصوصيات در عقود ديگر به اين شكل وجود ندارد، لذا بايسته است كه به
اجمال و اختصار آنها را مورد بحث و بررسى قرار دهيم. اين اصول عبارتاند از:
1. اصل حسن نيت
در تمامى معاملات دو طرف معامله براساس حسن نيت وارد
معامله مىشوند و دوست دارند كه معامله بر اساس روابط معقول و منطقى صورت پذيرد و
هريك با حسن نيت به انجام تعهدات ناشى از معامله اهتمام بورزند. البته اين حسن نيت
در قوام معامله دخالتى ندارد. چه بسا بتوان بدون حسن نيت به معاملهاى اقدام نمود.
ولى در بيمه، شخصيت طرفين قرارداد بسيار مورد توجه است تا جايى كه تغيير در شخصيت
طرفين اساس معامله را متزلزل مىسازد. [1] بدين جهت، از عناصر اساسى هر قرارداد
بيمهاى، حسن نيت است.
عدم حسن نيت از ناحيه بيمهگذار و بيمهگر، قرارداد
بيمه را كه متضمن تعهداتى است كه بعد از عقد بايد به انجام برسد متزلزل مىسازد،
زيرا بيمه عقد عهدى است كه اجراى تعهدات ناشى از انشاى عقد در ظرف مدت مندرج در
بيمهنامه و بعد از تحقق خسارت به تأخير مىافتد. اصل حسن نيت ايجاب مىنمايد كه
بيمهگذار پرسشهاى مندرج در پرسشنامه ارائه