به امنيت عاطفى نياز دارد و اين احساس ابتدايى، در
محيط عاطفى آرام در آغوش مادر از مرحله شيرخوارگى شروع و در سراسر زندگى انسان به
موازات رشد او، گسترش مىيابد.
از آغاز خلقت انسان، امنيت خواسته او بوده است و
همواره در جستجوى تأمين نيازهاى جسمى، فكرى و روانى اجتماعى و فردى خود بر آمده
است. بسيارى از نهادهاى اجتماعى چون شهر، دولت، قانون و حقوق و دستگاههاى قضايى
به منظور ايجاد امنيت فردى و اجتماعى شكل گرفتهاند. [1]
به طور كلى مىتوان نيازها و احتياجات انسان را به دو
دسته تقسيم نمود و هرگاه احتياجات اوليه او مانند آب، غذا و ... تأمين گردد،
نيازهاى دسته دوم او كه همان نياز به امنيت و آسايش خاطر است بروز مىكند. در واقع
آنها احتياج دارند در دنيايى زندگى كنند كه امور منظم و مرتب بوده و بتوانند امور
آينده خود را تا اندازهاى پيش بينى كنند و از اين طريق احساس امنيت و آسايش خاطر
كنند. [2]
امنيت مادى و اقتصادى به طور عام، زمينه ساز امنيت
فكرى و روحى است؛ زيرا اختلال و نامتعادل شدن جنبههاى مادى در زندگى باعث ناامنى
فكرى مىشود. از اين رو افرادى كه از نظر درآمد داراى شغل مطمئنى هستند و از كار و
حرفه متناسب و منزلت اجتماعى برخوردارند و از نظر اقتصادى و اجتماعى آينده خود را
تضمين شده مىبينند در زندگى خود از آرامش فكرى بيشترى بهرهمندند. [3] در همين
ارتباط سخن گهربار پيامبر اكرم 6 بسيار زيباست كه فرمودهاند «انَّ النَّفْسَ اذا احْرِزَتْ قُوتُهَا اسْتَقَرَّتْ»
هرگاه مايحتاج زندگى انسان تأمين گردد نفس او آرامش مىگيرد. [4]) از امام رضا 7
نيز دو حديث وارد شده است كه خودشان طعام يكسال خود و خانواده را خريدارى و
نگهدارى مىكردند و نيز فرمودهاند اگر طعام و قوت
يكسال آماده شود خاطر انسان سبك بار شده و آرامش پيدا مىكند.
در حقيقت بيمه (تأمين اجتماعى) براى تحقق چنين آرامش
خاطرى به وجود آمده است، همان گونه كه در تعريف بيمه آمده است: بيمه ايجاد صندوق
ذخيرهاى است كه از پرداخت