در قرآن كريم فلسفه خلقت را رحم و ترحم خداوند ذكر
نموده است كه خداوند مردم را براى پذيرش رحمت و موهبت آفريده است. [1]
و از طرفى مىفرمايد كه (رحمت
من وسيع است و همه اشياء را برگرفته است.)[2] نتيجه آن كه با توجه به مفاد
آيات و روايات معتبر رحم نمودن و ترحم بر انسانها و يا حيوانات [3] موجب
نازل شدن رحمت در دنيا و ترحم به شخص رحم كننده در آخرت خواهد شد و مفاد اين
روايات نشان مىدهد كه يك قاعده كلى در اين زمينه وجود دارد [4] و بر اساس آن
مىتوان گفت هر انسانى كه رحم كردن و دلسوزى نمودن را سرلوحه كار خود قرار دهد
مورد رحمت واقع مىشود. چه بسا بسيارى از نيكىها و از جمله صدقه دادنها كه موجب
دفع بلاها و رفع مشكلات از انسان مىشود، نمايانگر مفاد همين قاعده باشد كه خداوند
طبق سنتهاى لا يتغير خود آنها را قانونمند كرده است، همچنان كه ستم ستمكاران را
در دنيا و آخرت جزا مىدهد همچنين در مورد رحم به ضعيفان و محرومان (و يا حتى به
حيوانات) اعمال آنان را بىپاداش نخواهد گذاشت و در صورتى كه افراد مؤمن آنان را
دلشاد نموده و سعى در رفع مشكلات آنان بنمايند خداوند بارهاى غم و زنجيرهاى اسارت
و بدبختى و نكبت را از كننده كار نيك برمىدارد. اين يك سنت الهى است كه در قرآن
نيز به مفاد آن اشاره شده است. [5]
نبود حس ترحم و عاطفه در بين افراد اجتماع كه بر اثر
منفعتجويى شخصى ايجاد مىشود، مىتواند اثرات زيانبار و غير قابل جبرانى را به
جامعه تحميل نمايد.
2- 4. بيمه، تجلى احساس ترحم و عواطف
انسانى:
بيمه مىتواند تبلور عينى «رحم» و عواطف انسانى باشد.
هرگاه مردم از روى حس دلسوزى و ترحم همكارىهاى اجتماعى را سرلوحه كار خود قرار
دهند و با نيت خير و به جهت رفع
[1] تفسير
نمونه، ج 9، ص 280، ذِیل آِیه
119 (إلّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ
لِذلِكَ خَلَقَهُمْ).