responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : بیت المال و حقوق آن نویسنده : بینش، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 78

جايى‌كه امكان دارد، از مصرف آن خوددارى ورزند.

يكى از شاهزادگان قاجار نقل كرده است: روزگارى در نجف اشرف مجاور [1] بودم و از پولى كه از ايران برايم فرستاده مى‌شد گذران مى‌كردم.

اتفاقاً مدتى گذشت و از پول خبرى نشد. به‌طورى كه در كمال مضيقه و فشار قرار گرفتم و نزد هر كسى هم نمى‌خواستم طلب خود را اظهار كنم تا آن كه مصمم شدم موضوع را به شيخ انصارى برسانم.

روزى خدمت شيخ شرفياب گرديدم. دراين هنگام خدمتكارش آمد و گفت فلان كس است و سهم امام آورده‌است. شيخ برآشفت و فرمود: مگر نگفتم كه سهم امام را در شهر خودش به مصرف برساند. سر آخر اجازه ورود دادند و با اصرار زيادِ او، شيخ پول را گرفت.

من چون شيخ را تنها ديدم مطلب را به او رساندم. او ليره‌اى به من داد و گفت: «با كمال احتياط آن را مصرف كن.» سپس از خدمتش بيرون آمدم. چون به بازار رسيدم و خواستم مايحتاج خود را تهيه كنم، با خود گفتم كه شيخ فرموده با احتياط آن را مصرف كن و فعلًا از هر كس قرض بخواهم به من مى‌دهد. لذا ليره را نگه داشتم و با خود گفتم: شايد مورد مصرف آن جاى ديگرى باشد.

بار ديگر احتياج پيدا كردم و خواستم به آن ليره دست بزنم ولى باز آن جمله كوتاه شيخ در نظرم جلوه‌گر شد و براى بار دوم نيز مبلغى قرض كردم. تا آن كه پس از مدتى از ايران پول رسيد و دَيْن خود را ادا كردم.

سپس نزد شيخ رفتم و قضيه را عرض كردم و پول را به ايشان دادم، ولى‌


[1] - مجاور: كسى كه در اماكن مقدس و مشاهد متبرك مانند مكه، مدينه، نجف و كربلا اقامت‌گزيند. (لغت‌نامۀ دهخدا، ذيل واژۀ مجاور)

نام کتاب : بیت المال و حقوق آن نویسنده : بینش، عبدالحسین    جلد : 1  صفحه : 78
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست