سوگند ياد مىكنم به خداوند، سوگندى راستين، اگر با
خبر شوم كه به چيزى اندك يا زياد از اموال بيتالمال خيانت كردهاى، بر تو چنان
سخت خواهم گرفت كه تو را كم مايه، گرانپشت و خوار و ذليل گرداند.
به گواهى تاريخ، در دوران خلفاى نخستين، بهجز عثمان،
حقوق بيتالمال تا اندازه زيادى رعايت مىشد و تصدى امور آن نيز برعهده صحابه
پارسا و ديندار بود. براى مثال، از هنگام وفات پيامبر 6 تا آغاز
خلافت عثمان، اداره بيتالمال كوفه به دست عبدالله بن مسعود، [4]
[2] -
زياد بن ابيه به سال نخستين از هجرت متولد شد و به سال 53 درگذشت. پدر
او معلوم نيست. او را به عبيد ثقفى نسبت دادهاند. در سال 44 از هجرت
معاويه او را به پدر خويش نسبت داد و زياد بن ابىسفيان خواند. نخست كاتب مغيرة بن
شعبه بود. سپس كتابت ابوموسى اشعرى را هنگام امارت وى بر بصره بهعهده گرفت. على
7 او را امارت فارس داد. بعد از شهادت على 7 معاويه پس از آن
كه وى را برادر خود خواند به امارت بصره و كوفه و ديگر شهرهاى عراق معين كرد. وى
يكى از مردان زيرك و با ذكاوت عرب و خطيبى ماهر بود... (لغتنامۀ دهخدا)
[4] - ابو عبدالرحمن، عبدالله بن مسعود از
نخستين صحابه رسول اكرم 6؛ وى با مشاهدۀمعجزۀ
پيامبر 6 به اسلام گرويد و نخستين كسى بود كه قرآن كريم را بطور
علنى در ميان مشركان مكه تلاوت كرد. او دوبار هجرت كرد يك بار به حبشه و بار ديگر
به مدينه. وى در همۀ غزوههاى پيامبر 6 شركت داشت و
ابوجهل به دست او كشته شد.... خانۀ او جنب مسجد رسول بود و با مادر خود
پيوسته به خانۀ پيامبر 6 آمد و شد داشت، بدان حد كه
ابوموسى اشعرى، آنگاه كه به مدينه آمد، ابن مسعود و مادرش را از اهل بيت طهارت
گمان برد. در خلافت ابوبكر و قتال اهل رِدّه مأمور حفظ مواضع بىدفاع مدينه گشت و
در جنگ يرموك حاضر بود. به زمان خلافت عمر ولايت كوفه يافت». عبدالله تا خلافت
عثمان در كوفه ماند و آنگاه كه عثمان، مسلمانان را تنها به خواندن مصحف زيد بن
ثابت مجبور كرد، عبدالله بن مسعود امر او را نپذيرفت و گفت: «مصحف و قرائت من اصح
از مصحف و قرائت زيد است و آنگاه كه زيد با كودكان مكه به بازى بود، من هفتاد سوره
از قرآن از زبان پيامبر 6 از برداشتم». عثمان او را از كوفه به
مدينه طلبيد و مردم كوفه بر او گرد آمدند و خواستند او را از رفتن بازدارند ولى او
براى پرهيز از فتنه نپذيرفت. (لغتنامه دهخدا)
نام کتاب : بیت المال و حقوق آن نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 94