نام کتاب : بیت المال و حقوق آن نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 97
نام راهب بر آن نوشته شده بود. اگر راهبى اين حلقه را
به دست نداشت نشانه فرار او از پرداخت جزيه بود. بنابراين چنانچه او را بدون اين
علامت مىديدند، دستش را قطع مىكردند تا براى ديگران عبرت باشد! [1]
يكى از ملاكهاى اساسى سران بنى اميه در گزينش
حكمرانان، داشتن قدرت كافى براى سركوب مخالفان و نيز توان لازم براى تحصيل غاصبانه
اموال مردم بود. از جمله اين واليان حجاج بن يوسف [2]، عامل عبدالملك در عراق بود
كه داستان ستمگرىهاى او شهره تاريخ است. در روزگار بنى اميه خراج بر مساحت زمين
وضع مىشد و تفاوت نمىكرد كه كشت شده يا نشده باشد. رسم بر اين بود كه هنگام
گرفتن خراج اندكى از محصول را براى رعيت مىگذاشتند تا مايه زندگى او باشد و
نيازمندىهاى اوليهاش را بدان وسيله برطرف سازد. نقل شده است كه حجاج به عبدالملك
نامه نوشت و نظر او را درباره اين اندك مال جويا شد؛ و او چنين پاسخ داد: «بر
درهمى كه مىگيرى آزمندتر از درهمى كه مىگذارى مباش. اندك گوشتى بر آنان بگذار تا
بار ديگر بر آن پيه
[2] -
حجاج بن يوسف بن حكم ثقفى (ولادت: طائف 41 - وفات: 95 ه.
ق) عبدالملك مروانقيادت (فرماندهى) سپاه را بدو داد و او نظم و نسقى در سپاه پديد
آورد و از جانب خليفه مأمور سركوبى عبدالله زبير شد و با منجنيق خانۀ خدا را
خراب كرد. عبدالله را كشت، سر او را به شام فرستاد و جسد وى را به دار آويخت. سپس
در حجاز مردم را به بيعت با عبدالملك ملزم ساخت و نسبت به صحابه و مردم حرمين
انواع عقوبتها روا داشت. علاوه بر حجاز حكومت عراق را نيز بدو دادند و
دامنۀ اقتدار حكومت او تا حدود هند و مغولستان رسيد. وى در مدت بيست سال
حكومت خود در كوفه و بصره و ديگر نواحى عراق مظالم بسيار مرتكب شد. شهر واسط را
بنا كرد و پايتخت ملك خويش ساخت. پس از مرگ عبدالملك، به زمان وليد اقتدار حجاج
افزون شد و تا زمان مرگ در مقام خود بود، تا در پنجاه و چهار سالگى به مرضى مدهش
درگذشت. نام وى مَثل ظلم و بيدادگرى است (فرهنگ معين)
نام کتاب : بیت المال و حقوق آن نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 97