نام کتاب : بیت المال و حقوق آن نویسنده : بینش، عبدالحسین جلد : 1 صفحه : 98
ببندند». [1] آرى، اگر اميد به چاق شدن دوباره رعيت
نبود حتى استخوانش را هم مىخوردند تا چه رسد به گوشتش!
بنى اميه بر مقدار خراج و جزيه به دلخواه مىافزودند
و در اين زمينه هيچ محدوديتى براى خود قايل نبودند. براى مثال جزيه سالانه اهل
جزيره [2] در عراق يك دينار، «مدين» گندم و «قسطين» روغن بود. [3] هنگامى كه
عبدالملك مروان بر سر كار آمد، روى همه اين موارد دست گذاشت.
او مردم را سرشمارى كرد و دستور داد كه همه بايد كار
كنند. سپس مخارج سالانه آنان را سنجيد و باقيماندهاش را كه ميزان آن چهار دينار
بود از آنان گرفت؛ [4] و اين مبلغ در آن روزگار بسيار زياد بود.
بنى عباس نيز در غصب بيتالمال دست كمى از بنى اميه
نداشتند، بلكه در مواردى رفتارشان از آنان نيز زشتتر و خشونتآميزتر بود. در
دوران اينان بيتالمال وضعيت پيشين خود را بهطور كامل از دست داد و به خزانه شخصى
خلفا تبديل گرديد. منصور عباسى كه ميان سالهاى 136 تا 158 يعنى مدت 22 سال حكومت
كرد، هنگام مرگش ششصد ميليون درهم و چهارده ميليون دينار از خود به جا گذاشت. وقتى
كه در آستانه مرگ قرار گرفت، خطاب به پسرش مهدى گفت: «من در اين شهر آنقدر مال
برايت گردآوردهام كه اگر ده سال هم به تو خراج نپردازند، براى دادن حقوق و
هزينههاى سربازان و بخشيدن به فرزندان و تأمين مرزهاى كشورت كافى است. در نگهدارى
اين اموال كوشا باش، زيرا تا هنگامى كه