نام کتاب : شخصیت و دیدگاههای فقهی امام خمینی نویسنده : یوسفیان، نعمتالله جلد : 1 صفحه : 124
از اين سخن استفاده مىشود كه هرگاه يكى از احكام
فرعى الهى- هر چند واجب- با حفظ نظام حكومتى و ولايى تزاحم كند رعايت مصلحت نظام
ارجح است. چنانكه در باب اهم و مهم نيز چنين است. بهعنوان مثال، نماز كه طبق
روايات بسيار، ستون دين شمرده شده، چنانچه با حفظ نفس محترمى مزاحم باشد [1]، ساقط
مىشود، هر چند قضاى آن نماز را بايد به جا آورد.
حكومت اسلامى و حفظ نظام اسلامى براساس روايات
مهمترين و اساسىترين پايه دين شمرده مىشود و همه فرايض و احكام در سايه آن
محفوظ و به بركت آن باقى مىماند. در قدر و اهميت حكومت الهى همين بس كه انبيا و
اولياى خدا جان خود را در راه برقرارى آن فدا كردند. حفظ چنين نظامى قطعاً در مقام
تزاحم با يك حكم فرعى الهى حتى نماز و روزه و حج به طريق اوْلى مقدّم خواهد بود.
ولايت با هيچ حكمى از احكام فرعى قابل مقايسه نيست. هرگاه حكمى بهطور موقت موجب
سستى و وهن نظام اسلامى باشد بدون شك بايد مادامى كه چنين است كنار گذاشته شود.
معناى كلام حضرت امام قدس سره نيز همين است كه فرمود:
حكومت مىتواند از حج كه از فرايض مهم الهى است، در
مواقعى كه مخالف صلاح كشور اسلامى است موقتاً جلوگيرى كند. [2]
پيامدهاى نفى ولايت مطلقه
امام راحل قدس سره- همانطور كه گذشت- اختيارات حكومت
و ولايت مطلقه را در چارچوب احكام فرعى الهى منحصر و محدود نمىدانست و بر اين
اعتقاد بود كه اگر اختيارات حكومت در چارچوب احكام فرعى باشد «بايد عرض حكومت
الهيه و ولايت
[1] - براى مثال اگر كسى در حال غرق شدن يا
سوختن باشد و انسان بداند كه اگر براى نجات او اقدام كند نمازاو فوت مىشود بدون
شك بر او لازم است كه آن فرد را نجات دهد و نماز خواندن نهتنها ساقط است، بلكه
جايز نيست و اگر نماز بخواند گناه كرده، گرچه نماز او بظاهر صحيح است