مراد از توانايى رزمى قدرتى است كه در اختيار فرمانده
يك يگان قرار دارد و او مىتواند براى از بين بردن دشمن و انجام مأموريت در ميدان
رزم استفاده نمايد. توان رزمى تركيبى از عوامل فيزيكى و روحى و ساير عوامل است. [1]
در آيين نامه انضباطى نيروهاى مسلح در اين باره مىخوانيم:
1- هر فرمانده موظف است با به كارگيرى كليه
توانايىهاى رزمى يگان خود، رزمراتا حصول پيروزى انجام دهد مگر اينكه با به
كارگيرى كليه عوامل، ادامه رزم امكانپذير نباشد. [2]
2- ماده 116 بند ص با تخلف دانستن قصور و تقصير و سهل
انگارى در انجام اين وظيفه در بند 15 جدول تنبيهات، تنبيهاتى را در اين باره منظور
نموده است.
ضرورت به كارگيرى همه تواناييهاى رزمى:
در مباحث پيشين گذشت كه يكى از وظايف اعضاى نيروهاى
مسلح «حفظ و تقويت آمادگى رزمى و دفاعى» است. بى ترديد چنانچه كليه آمادگيها و
تواناييهاى ياد شده در مقام عمل و هنگام رزم به كار گرفته نشود، حفظ و تقويت آنها
عملى بيهوده و عبث خواهد بود. از اين رو، مستندات آن وظيفه به طور كنايه بر ضرورت
وظيفه حاضر دلالت مىنمايد.
يكى ديگر از وظايف اعضاى نيروهاى مسلح كه شرح آن
گذشت، احساس مسئوليت و علاقهمندى در انجام خدمت و پرهيز از سستى و بى تفاوتى است.
انجام وظيفه ياد شده ايجاب مىنمايد كه فرمانده و نيروها در انجام خدمت خويش يعنى
مقابله با دشمن احساس مسئوليت كنند و كليه تواناييهاى رزمى خود را به كار گيرند و
از هرگونه سستى و بى تفاوتى در آن بپرهيزند.
علاوه بر اين، مواردى در منابع دينى ما يافت مىشود
كه اشاره به ضرورت وظيفه حاضر مىنمايد، از جمله: