2- در سال ششم هجرى، قرارداد صلحى در حديبيّه بين
پيامبر 6 و قريش بسته مىشود. بر اساس اين پيمان، پناهندگان مكى به مدينه بايد
تحويل قريش مىشدند.
يكى از اين افراد، ابن بصير بود. او مسلمان شد و از
چنگ قوم خود گريخته، پياده به مدينه آمد و اعلام مسلمانى كرد. قريش با اعزام هيئتى
خواستار استرداد او شدند. رسول خدا 6 به ابو بصير دستور داد تا با آنان به مكه
باز گردد. ابو بصير گفت:
«اى پيامبر خدا، مرا تحويل مشركانى مىدهى تا مرا
براى باز گرداندن از دينم شكنجه كنند؟!» حضرت فرمود:
اى ابو بصير! ما به اين قوم تعهداتى سپردهايم كه خود
مىدانى و پيمان شكنى در دين ما روا نيست. خدا، هم براى تو و ديگر مسلمانى كه در
مكه با تو هستند گشايش و راه نجاتى پديد خواهد آورد. [1]
د- نظر فقها:
راجع به كتب فقهى مختلف بيانگر اين است كه از نظر گاه
فقها، هرگونه ترك وفا به عهد و نقص قرار داد با دشمن حرام است و جايز نيست. و اين
حقيقتى است كه صاحب جواهر آن را اظهار داشته و مىفرمايد: «لا يجوز الغدربهم ...»
بلاخلاف اجده فيه. [2] يعنى «غَدر» به دشمن به اتفاق فقها جايز نيست. در معناى غدر
آوردهاند كه به معناى ترك وفاء و نقض عهد است. [3]