خداوند در ادامه همين آيه با ملامت كسانى كه بر خلاف
اين دستور رفتار كردند، مىفرمايد:
شما تنها به فكر جنبههاى مادى هستيد و متاع ناپايدار
دنيا را مىخواهيد؛ در حالى كه خداوند سراى جاويدان و سعادت هميشگى را براى شما
مىخواهد.
و در پايان آيه به همراهى اين دستور با عزت و پيروزى
و حكمت و تدبير تأكيد مىفرمايد.
2- خداوند در سوره انفال آيه 68 با توبيخ كسانى كه
پيش از غلبه بر دشمن دست به گرفتن اسير زدند. مىفرمايد:
اگر نه اين بود كه خداوند از پيش مقرر داشته است كه
تا حكمى را وسيله پيامبرش براى بندگان بيان نكرده است، آنها را مجازات نكند، شما
را براى اينكه به دنبال گرفتن اسيران رفتيد، سخت كيفر مىداد.
3- خداوند در سوره محمد آيه 4 با بيان يك دستور مهم
جنگى مىفرمايد:
هنگامى كه با كافران در ميدان جنگ روبه رو مىشويد با
تمام قدرت به آنها حمله كنيد و گردنهايشان را بزنيد تا به اندازه كافى دشمن را در
هم بكوبيد و به زانو درآوريد. در اين هنگام اقدام به گرفتن اسيران كنيد و آنها را
محكم ببنديد.
اين آيه بيانگر آن است كه پيش از درهم شكستن قطعى
مقاومت دشمن نبايد كسى را به اسارت گرفت؛ زيرا پرداختن به اين امر گاهى سبب تزلزل
موقعيت مسلمانان در جنگخواهد شد و پرداختن به امر اسيران و تخليه آنها در پشت
جبهه آنها را از وظيفه اصلى باز مىدارد. [1]
ب- نظر فقها:
1- مرحوم صاحب جواهر مىفرمايد، به اتفاق آراى فقها،
نيروهايى از دشمن كه مرد بالغ باشند و در حين شعله ور شدن آتش جنگ به اسارت
درآيند، واجب است كه كشته شوند. [2]
از اين فتوا به وضوح برمىآيد كه اسارت پيش از خاموش
شدن آتش جنگ معنا ندارد.