4- احاديث وارد شده در بيان آثار و بركات وجود
نيروهاى مسلح؛ از جمله:
امام على 7- للاشتر لّما ولّاه مصر: فالجنود باذن اللَّه حصون الرعيّة، وزين الولاة، وعزّ
الدّين، وسبل الامن، وليس تقوم الرعيّة الّا بهم. [1]
سپاهيان، به اذن خدا، دژهاى مردمند و زيور واليان و
مايه توانمندى و ارجمندى دين و وسيله امنيت. مردم جز با بودن سپاهيان پايدار
نمىمانند.
چنانكه پيدا است، حضرت در اين نامه، آثار و بركات
وجود نيروهاى مسلح را، كه در واقع هدف و مأموريت آنان را نيز ترسيم مىنمايد، در
سنگربانى و حفاظت از مردم، زينت و شكوهمندى رهبر، حفاظت و پيشبرد مكتب و امنيت
كشور مىداند.
پيامبر 6: الخير كله فى
السيف وتحت ظل السيف ولا يقيم الناس (الدين) الّا سيف.[2]
همه خير و بركات در شمشير و در زير سايه آن است و
مردم (و دين) را جز شمشير، برپا و استوار نمىدارد.
3- تاريخ اسلام:
مرورى بر تاريخ اسلام بيانگر اين است كه حكومتهاى
مسلمانان- چه آنها كه بر حق بودند و چه آنها كه بر باطل- ضرورت و اهميت وجود
نيروهاى مسلح را حسّ كرده و آن را تا جايى كه ممكن بوده، تشكيل دادهاند.
از اشارات و تصريحات مورخان استفاده مىشود كه تا
زمان خليفه دوم، در ميان مسلمانان، سپاه منظمى كه جنبه ارتش داشته و به عنوان
نظامى، آماده دفاع و ايجاد امنيت و جهاد باشد، وجود نداشته است؛ بلكه همه مسلمين
مردمانى سپاهى و جنگجو و مبارز بودهاند كه در مواقع لزوم براى جهاد و يا دفاع با
فرمان پيشواى اسلامى آماده مىشده و پس از پايان آن به كارهاى معمولى خود
مىپرداختهاند.
در زمان خليفه دوم، گروهى به عنوان نظامى و سپاهى
شناخته شدند و دفتر خاص و