كنيم؛ چه
اين كار شخصى، يا كارى براى نان درآوردن باشد و چه كارى اجتماعى و مردمى و مربوط
به ديگران باشد، همانند كارهاى مهمّ اجتماعى و مسؤوليتهاى كشورى، همه اين امور را
با برخوردارى از وجدان كارى انجام دهيم؛ آن را خوب و دقيق و كامل و تمام انجام
دهيم و بهتعبير معروف؛ براى كار، سنگ تمام بگذاريم .... [1]
در جاى
ديگر نيز مىفرمايد:
كارى
كنيم كه كار و عمل سازنده، چه عمل فرهنگى و چه عمل اقتصادى و چه عمل اجتماعى و چه
سياسى، براى آن كسى كه كننده آن است يك عمل مقدس به كار بيايد ... و همه احساس
كنند كه اين كارى كه انجام مىدهند، اين يك عبادت است، يك عمل خير و صالح است،
بايد اين كار را با جدّيت و به نيكى انجام بدهند ... از سر هم بندى و كار را به
امان و حال خود رها كردن و به كار نپرداختن و بىاعتنايى به استحكام يك كار به
شدّت پرهيز شود .... [2]
نمودهاى عملى
برخى از
نمودهاى عملى وجدان كارى كه براى نيروهاى نظامى بيشتر كاربرد دارد عبارتند از:
1-
مراعات كامل ساعت كارى و پرهيز از كم كارى.
2- دقت و
سرعت عمل در انجام وظايف محوّله و پرهيز از مسامحه و وقتگذرانى.
3- رعايت
دقيق سلسله مراتب با توجه به جايگاه تشكيلاتى سپاه كه مستقيماً زير نظر مقام
ارجمند ولايت فقيه انجام وظيفه مىكند.
4- انجام
كار با كيفيت خوب؛ به معناى دقت و صحّت كار، سليقه و نظافت در كار، كامل بودن آن،
رعايت اولويت در انجام كارها برحسب اهميت.