آنچه در
بند فوق آمده، جنبه تشريفاتى يا قانونى صرف ندارد، بلكه مشروعيت عملكرد همه
كارگزاران نظام جمهورى اسلامى، مرهون اجازه و رضايت مقام منيع ولايت فقيه است و
نظر به اينكه كليّه قوانين نظام مورد تأييد معظّمله مىباشد، همه مديران موظّفند
در چارچوب قانون حركت كنند و هرگونه تخلّف از قوانين علاوه بر جُرم و قابل تعقيب
بودن، گناه نيز محسوب مىشود.
استفتا
1- آيا اطاعت از قوانين دولت اسلامى در همه موارد حتّى در مورد مقرّرات راهنمايى و
رانندگى و ضوابط مربوط به توزيع عادلانه ستاد بسيج اقتصادى و توزيع خوار و بار كه
توسّط شوراهاى مساجد انجام مىگيرد و پرداخت ماليات و امثال آنها از نظر شرعى
لازم است و عمل نكردن به آنها همانند ديگر واجبات و محرّمات موجب گناه است يا
خير؟
ج-
مراعات مقرّرات دولت اسلامى واجب شرعى است و تخلّف از آن گناه است. [1]
استفتا
2- در مسائل اجتماعى و سياسى كه فتواى مجتهد با ولىّ فقيه، تفاوت دارد، وظيفه شرعى
چيست؟
ج-
مسائلى كه مربوط به جامعه و اداره كشور اسلامى مىشود، بايد از ولىّ امر مسلمين
پيروى نمود. [2]